+ مهندسی و علوم پایه که در دانشگاهها تدریس میشوند، در زندگی افراد جامعه اثر مستقیم دارند. سیستمهای مهندسی اگر درست طراحی نشوند و به مسائل زیست محیطی، کیفیت محصول و سایر پارامترهای مهم در آنها توجه نشود، میتوانند جامعه و افراد را دچار مشکل کنند. مثالهای این امر نیز آشکار هستند، برای نمونه خودروهایی که طراح و سازنده آنها میداند که خودروی ساخته شده مشکل دارد و مشکلات آن هم متعدد است. قطعههای بدون کیفیت آنها مردم را دچار مشکل میکنند. خودروهای ناایمن ساخته شده جان و سلامتی افراد را به طور جدی به مخاطره میاندازد. کیفیت، آرامش و راحتی ندارند، در صورتی که میتوانستند داشته باشند. مصرف سوخت بالایی دارند و به محیط زیست صدمه میزنند و آلایندهها را پخش میکند؛ خب اینها را یک مهندس طراحی کرده، یک مهندس تایید کرده، یک مهندس نظارت کرده و کل چرخه در دست مهندسان بوده است. اگر در این چرخه ورود کنید میبینید که مباحث اخلاق مهندسی در قسمتهای مختلفی نقض میشود. توجیههایی از قبیل مباحث اقتصادی و مانند آن نیز برای وضعیت موجود آورده میشود، اما اگر اولویت به رعایت اصول اخلاق مهندسی داده شود این اتفاقات رخ نمیدهند.
چندین سال قبل، شاید حدودا 10 یا 12 سال قبل، یک سری خودرو داشتیم که خود به خود داخل خیابانها آتش میگرفتند و افراد زیادی در اثر آن آسیب دیدند. کسی اگر به این مسئله هم ورود پیدا کند میبیند که قطعهای وجود داشته که نباید به این شکل در آن خودرو قرار داده میشد؛ در آن زمان نیز یک مهندس طرح آن را داده و یک مهندس آن را تایید کرده بود. خودروهای سنگینی که دارای نقص در سیستم ترمز بودند و باعث بروز تصادف شدند، نمونه بارز دیگری از عدم رعایت اصول اخلاق مهندسی هستند.
ساختمانهایی داریم که اصلا استاندارد نیستند، اما یک مهندس طراح آنها را طراحی و مهندس ناظری آنها را تایید کرده است. با کوچکترین زمین لرزهای صدمه میبینند و ایمنی لازم را در برابر آتش سوزی و ... ندارند. مثالهای زیادی وجود دارند که به کمک آنها میتوان دریافت که چرا مهندسی ما آن طور که باید باعث ارتقای کیفیت زندگی مردم نمیشود. اگر این موارد را بررسی کنیم، همگی دارای منشاء عدم رعایت اخلاق حرفهای و مهندسی هستند.
به عنوان نمونهای دیگر اگر به آسفالت جادهها و خیابانها نگاه کنیم، آسفالتها را میریزند و برای اینکار هم زحمت زیادی کشیده میشود، اما بعد از مدت کوتاهی - مثلا دو یا سه سال - آسفالت موج پیدا میکند و ماشین صدمه میبیند. اما اگر اصول مهندسی رعایت شوند، باید ببینیم که معابر دارای آسفالتها سالها به درستی کار کنند و خرابیای در آنها ایجاد نشود؛ اگر هم شده است، با یک اصلاح ساده برطرف بشود.
به دلیل اهمیت بالای مهندسی در زندگی همه ما، اخلاق نیز در مهندسی اهمیت پیدا میکند. چراکه اگر رعایت نشود، تبعات منفی آن در زندگی روزمره ما کاملا ملموس خواهد بود. این یک چرخه است و در این چرخه اتفاقات واسط زیادی رخ میدهند، به همین دلیل شاید شما وقتی یک آسفالت را میبینید، منشا آن که بیاخلاقی مهندسی و عدم رعایت آن است را مشاهده نمیکنید، زیرا موارد زیادی در این میان وجود دارد. اما در پزشکی، وقتی یک پزشک اخلاق پزشکی را رعایت نکند، بلافاصله بیمار متوجه میشود و بد اخلاقیها معمولا خیلی زود خود را نشان میدهند، اتفاقی که در مهندسی به این سرعت رخ نداده و طولانی شدن روند آن باعث عدم مشاهده راحت منشا آن میشود.
+ این مسئله به ظاهر آشکار و ساده به نظر میرسد اما در واقع موضوعی سخت و دشوار است. چالشهای اخلاقی در تمام مراحل پژوهش و آموزش میتواند رخ دهند و در تمام دست اندر کاران هم بروز و ظهور دارد؛ یعنی دانشجویان، استادان، مدیران و سیاست گذاران، همگی در سطوح مختلفی درگیر این چالش هستند. در هر سه سطح میتوان بحث عدم رعایت اخلاق را مشاهده کرد. برای دانشجوها تقریبا مشخص است، وقتی بحث میشود همه به سراغ تقلبها یا پروژهها میروند، ولی فقط این نیست. هیئت علمیای هم که وظیفهاش را درست انجام نمیدهد، تدریسش را درست انجام نمیدهد، مطالبی که ارائه میکند به روز نیست، دیر میآید یا زود میرود، سر کلاس وقتش را به موضوعات حاشیهای میپردازد یا عدالت را رعایت نمیکند نیز شامل بحث عدم رعایت اخلاق میشود.
از طرف دیگر در سمت مدیران و سیاستگذاران، قوانینی وضع میشوند که پیوست اخلاقی آن ملاحظه نشده است. تالیف دستورالعمل و راهنمای آموزش اخلاق مدار در وزارت علوم، به عنوان پروتکلی برای رعایت اخلاق آموزشی انتشار یافت و در آن دقیقا به این موضوع اشاره شده است که مباحث اخلاق حرفهای متوجه دانشجویان و استادان است و یک بخش خیلی مهم دیگر که از چشم دور میماند، متوجه مدیران یا سیاستگذاران است. به عنوان مثال وقتی یک بخشنامهای داده میشود که اجرای آن افراد را به دشواری میاندازد، بعد برای آنکه آن دشواری را حل کنند به یک کار غیر اخلاقی متوسل میشوند، فرد نیز از تبعات آن آگاهی دارد ولی به هر حال دست به این کار میزند.
+ به نظر من یک چالش خیلی حیاتی و اصلی آموزش عالی کشور - که چالش های زیادی هم دارد - چالش کیفیت است. یکی از مواردی که در کیفیت بسیار مهم و تاثیرگذار است، بحث اخلاق است. البته موارد دیگری نیز هستند، ولی اگر بخواهید چند موضوع ریشهای را شناسایی کنید که در کیفیت آموزش عالی تاثیر مستقیم، ماندگار و کلیدی دارند، بدون شک یکی از شاخصهای موثر، بحث اخلاق حرفهای و اخلاق آموزشی و پژوهشی است. لذا به این دلیل، در معاونت آموزشی فکر میکردم که اخلاق مسئله مهمی است و باید به آن بپردازیم.
مساله دیگر این است که اگر به دنبال توسعه باشیم، در سطح کلان کشور برای رسیدن به آن، بایستی به زیرساختهای زیادی توجه داشت و همه آنها را باید فراهم کرد تا یک اکوسیستم برای توسعه پایدار ایجاد شود. یکی از زیرساختهای خیلی مهم نیز آموزش و پژوهش است. باز هم اگر در این زمینه اخلاق نباشد، آموزش و پژوهش نقش درستی در توسعه پایدار ایفا نخواهند کرد و نه تنها تاثیر آن مثبت نخواهد بود، بلکه تبعات منفی و خطرناکی برای کشور خواهند داشت. به همین دلیل است که فکر میکنم اخلاق باید برای آموزش عالی یک اولویت باشد.
+ اینها یک سری شاخص و ابزار هستند و مستقیما ربطی به اخلاق ندارند. افراد میتوانند از اینها سوء استفاده کنند، یا میتوانند از اینها به درستی استفاده کنند. بنابراین من مستقیما بین اینکه یک نفر دارای h-index بالا یا پایین باشد، تلاش کند آن را بالا ببرد یا تلاشی نکند و اینکه لزوما کار اخلاقیای میکند یا نه، ارتباطی نمیبینم.
+ بخشی از آن آموزش است؛ آموزش به مهندسان، کارشناسان، استادان و کسانی که در حوزه علم و فناوری کار میکنند، که فکر میکنم تا حد خوبی در کشور انجام شده است. بعید میدانم الان دیگر کسی باشد که خیلی با اصول اخلاقی آشنا نباشد ولی به هر حال آموزش باید یک جریان مستمر باشد و آموزش اخلاق - به طور مشخص اخلاق مهندسی و حرفهای - به صورت مستمر انجام پذیرد.
بخش دیگر این است که هزینه رفتار غیر اخلاقی باید بالا برود. الان رفتار غیر اخلاقی در حوزه علم و فناوری، هزینهای ندارد. در نتیجه افراد زیادی برای آنکه مشکل خودشان را حل کنند، میانبر میزنند و کار غیر اخلاقی را به جای کار اخلاقی انجام میدهند. اگر هزینهها در حوزه اخلاقی بالا برود، به نظر میرسد که تا حدی مسئله حل میشود.
یک مطلب دیگر هم اینکه در سطح کلان، سیاستگذاران باید به پیوستهای اخلاقی توجه کنند. اگر یک مثال بخواهم بزنم، کشور ما کشوری است که در آن مالکیت معنوی رعایت نمیشود، ما کپی رایت نداریم. همگی هم از این بابت خوشحالیم؛ ویندوز را استفاده میکنیم بدون آنکه هزینهای بدهیم، نرم افزار متلب را همه استفاده میکنیم بدون آنکه هزینهای بدهیم، مقالات را کپی میکنیم بدون آنکه هزینهای بدهیم، کتابها را کپی میکنیم بدون آنکه هزینهای بدهیم. خب این یکی از منشاءهای رفتارهای غیر اخلاقی در مراحل بعد است. یعنی شما خود را نسبت به کسی که ویندوز را تولید کرده، روی آن کار و هزینه میکند، کسی که مقاله نوشته و کسی که آن را چاپ کرده است یا کسی که کتاب نوشته و کسی که کتاب را چاپ کرده است، متعهد نمیبینید؛ شما خیلی راحت خودتان را مجاز میدانید که هرجور که دلتان میخواهد از آن استفاده کنید. این هم یک بخش دیگر است. خود من هم از ویندوزی استفاده میکنم که قفل شکسته هست و دارم این را میگویم، چارهای ندارم، نه ارز آن را الان دارم که پولش را بدهم، نه میتوانم ارز بدهم که ویندوز اصلی را بگیرم. این یک مثال بود در قالب سیاستهای کلانی که میتواند به رفتار اخلاق مدارانه کمک کند. همراه هزینهها و آموزش، باید به رعایت بعد اخلاقی سیاستها نیز توجه داشت تا این جنبهها در کنار هم باشند، چراکه اینها یک بسته هستند و نمیتوان تنها از یک جنبه، آن را درست کرد.
+ در آن دو سه سالی که به این موضوع علاقهمند شدم و کار کردم، بحث عدم رعایت اخلاق پژوهشی در دانشگاهها خیلی زیاد بود، نه اینکه الان نیست، آن موقع خیلی زیاد بود و الان هم هست. مثالهای آن هم همین فروش پایاننامه، مقاله و کتاب. همچنین تقلبهای مختلف دیگر مثل plagiarism که ترجمه فارسی آن انتحال یا سرقت علمی است. آن موقع من احساس کردم که بخشی از این رخدادها به خاطر عدم آگاهی جامعه دانشگاهی نسبت به اصول اخلاق پژوهشی است. به خاطر همین آن کتاب را نوشتم؛ یعنی فکر کردم اگر این کتاب را بنویسم تا بعدا تدریس بشود و یا در قالب سمینارها ارائه شود، شاید مقداری کمک کنم به اینکه افراد با اصول اخلاق پژوهشی آگاه شوند. البته الان فکر میکنم بعد از گذشت 13-14 سال از تالیف آن کتاب، این موضوع به صورتی درآمده است که همه مطلعاند، هرچند که باز هم باید آموزش داده شود، اما آن موقع فضا اینطوری نبود و خیلیها نمیدانستند.
+ در بخش پژوهش، توضیحاتی در رابطه با سرقت علمی و مثالهایی از آن آورده شده تا کامل جا بیافتد که منظور ما از سرقت علمی چه چیزی است و چه مصادیقی دارد. در بخش اخلاق مهندسی هم بحث تبعاتی که عدم رعایت اخلاق مهندسی دارد و کدها و منشورهای اخلاق مهندسی مطرح شده است.