شأن دين اسلام بالاتر و والاتر از آن است كه امر عدالت اجتماعى و احقاق حقوق محرومان را به ايستارهايى غير اجرائى همچون وعظ و شعار پراكنى و خطبه سرايى مربوط سازد، و از ستمگريها و تجاوزهاى مالى و معيشتى كه صورت مى گيرد بخصوص به هنگام داشتن قدرت چشم پوشى كند.
اَللّهُمَّ اِنَّ هؤُلاَّءِ اَهْلُ بَیْتى وَخَاصَّتى وَحَامَّتى لَحْمُهُمْ لَحْمى وَدَمُهُمْ دَمى
خدایا اینانند خاندان من و خواص ونزدیكانم گوشتشان گوشت من و خونشان خون من است
جلسه هشتاد و پنجم
دفتر سی ام: نزدیکان نبی، حامیان نیکی – قسمت پنجم – شنبه 11/02/1400 -18رمضان المبارک
در این جلسه از درس گفتار در قسمت پایانی از دفتر نزدیکان نبی، حامیان نیکی، دکتر پایداری به تبیین و توضیح روایات و سرفصل های زیر پرداختند:
--الإمام الصّادق «ع»: ميا سير شيعتنا أمناؤنا على محاويجهم؛ فاحفظونا فيهم، يحفظكم اللَّه
امام صادق «ع»: ثروتمندان شيعيان ما، وكيلان امين مايند بر نيازمندان شيعه؛ پس جانب ما را در مورد آنان (نيازمندان، كمبود داران، و آبرومندان زير فشار معيشت و تورّم و ظلمهاى عدالت ناميدهشده معيشتى)، رعايت كنيد، تا خدا شما را محفوظ بدارد (و از انواع سختيها و گرانيها و دشمنان دينى و دنيايى نگاه دارد).
--حضرت امام رضا «ع» مى نويسند:
«لو كان ذلك (أي التعبّد الصّرف)، لكان جائزا أن يستعبدهم بتحليل ما حرّم و تحريم ما أحلّ، حتّى يستعبدهم بترك الصّلاة و الصّيام و أعمال البرّ كلّها ...
اگر امر اين چنين (يعنى تعبّد صرف) بود، بايد جايز مىبود كه خداوند مردمان را به حلال شمردن آنچه حرام كرده، و حرام شمردن آنچه حلال كرده است وادارد، تا جايى كه بخواهد آنان با ترك نماز و روزه و همه كارهاى نيك عبادت كنند ...» يعنى عبادتشان در ترك عبادت باشد؟! سپس در جايى از بقيّه سخن خويش مىفرمايد:
«إنا وجدنا كلّ ما أحلّ اللَّه- تبارك و تعالى- ففيه صلاح العباد و بقاؤهم، و لهم إليه الحاجة الّتي لا يستغنون عنها. و وجدنا المحرّم من الأشياء لا حاجة بالعباد إليه، و وجدناه مفسدا داعيا إلى الفناء و الهلاك ...
ما همه آنچه را كه خداى متعال حلال كرده است، از چيزهايى يافتهايم كه مصلحت بندگان و باقى ماندن ايشان به آنها وابسته است، و آنان را به آنها چنان نيازى است كه نمىتوانند از دست نيافتن به آنها چشم پوشى كنند. و دريافتيم كه چيزهاى حرام از آن چيزهاست كه بندگان (خدا) به آنها نيازى ندارند؛ و آنها را مايه تباهى و وسيله نيستى و هلاك ديديم ...».
-- «... و إنّ من فناء الإسلام و فناء المسلمين، أن تصير الأموال في أيدي من لا يعرف فيها الحقّ و لا يصنع فيها المعروف
از جمله اسباب نابودى اسلام و از بين رفتن مسلمانان اين است كه اموال به دست كسانى بيفتد كه به حقّى (براى ديگران) در آنها معترف نيستند، و كارهاى نيكى با آنها انجام نمىدهند»، بوضوح دستگير ما مىسازد كه مهمترين فريضه و واجب بر حاكمان جامعه اسلامى آن است كه زمام حركت اموال و برنامهها و روابط اقتصادى را به دست متعهّدان غير متخصّص، يا متخصّصان غير متعهّد ندهند