به گزارش ایکنا از گیلان، دکتر عباس پناهی، دانشیار دانشگاه گیلان امروز، ۱۴ مرداد در نشست علمی «سالروز صدور فرمان مشروطیت»، با بیان اینکه گیلان قبل از انقلاب مشروطه از نظر اقتصادی فعالیت های مبتنی بر کشاورزی و سپس دامداری داشت، اظهار کرد: قالب معیشت مردم براساس اولویت کشاورزی بود و بعد به ابریشم و کنف و سایر محصولات صیفی و شیلات می پرداختند لذا به دلیل این تنوع در محصولات کشاورزی، عملا گیلان از طریق خوانین مورد استثمار قرار می گرفت.
وی انقلاب مشروطه را یک تغییر بسیار بزرگ در تاریخ سیاسی، فکری و اجتماعی این مملکت دانست و افزود: یافته های باستان شناسی در تاریخ بیش از ۲۵۰۰ ساله سرزمین ایران نشان می دهد که هزاران سال پیش از میلاد ایرانیان در گوشه و کنار این سرزمین از مارلیک و مناطق شمالی گرفته تا جهرم و مناطق غربی دارای تمدن های کهن هستیم.
این پژوهشگر تاریخ، با بیان اینکه انقلاب مشروطه حکومت را یک قرارداد بین مردم و شخص شاه معرفی کرد، گفت: قبل از مشروطه شاهان قاجار تقدیس می شدند، اما به دنبال انقلاب مشروطه شاه نه تنها یک امر مقدس الهی نبود، بلکه انتخاب مردم به شمار می رفت و مردم هر زمانی که ارائه می کردند، شاه را به زیر می کشاندند.
نویسنده کتاب «اسناد گیلان در دوره مشروطه»، با اشاره به تضاد قدرت بین محمدعلی شاه و مردم در سر حاکمیت، عنوان کرد: محمدعلی شاه طرفدار قدرت تقدیس شده بود، اما مردم به این قدرت نه گفتند، زیرا حکومت و مشروعیت شاه را اعطا شده از طرف مردم می دانستند.
وی با بیان اینکه مردم در جریان انقلاب مشروطه قدرت یافتند و دارای اعتماد به نفس شدند، تصریح کرد: مردم به این نتیجه رسیده بودند که دولت قدرت مردم است و با این اراده توانستند شاه را به زیر بکشانند لذا از محمدعلی شاه به بعد اساسا فصل جدیدی در تاریخ ایران آغاز شد.
پناهی، با اشاره به قدرت یافتن مردم نسبت به حاکمیت سیاسی در تهران، متذکر شد: نه تنها خرده مالکین، بلکه اصناف هم جرات پیدا کردند و در برابر حاکمیت ایستادند. در واقع یکی از نیروهایی که در انقلاب مشروطه مشارکت داشتند اصناف بودند؛ اصناف بودند که خرج اعتصاب کنندگان را تامین می کردند و در حرکت مشروطه پیشرو بودند. حتی طبقات بسیار پایین جامعه در این حرکت اجتماعی و سیاسی حضور داشتند و شاهد نقش آفرینی اجتماعی زنان در جنبش تنباکو هستیم.
این دانشیار دانشگاه گیلان، با اشاره به سواد زنان گیلانی و تلاش آنان برای احقاق حق خودشان، تصریح کرد: زنان گیلان همواره به عنوان زنانی پیشرو مطرح بودند، زیرا برخلاف زنان شهرهای مناطق مرکزی پا به پای مردان در تولید مشارکت داشتند و در عرصه اجتماع نقش آفرین بودند، اما شاهد فعالیت سیاسی در زنان نبودیم؛ بنابراین مشوطه اساسا به مردم جرات داد و آنان را وارد مشارکت سیاسی کرد.
وی بسیاری از دستاوردهای ایران به ویژه در ۱۰۰ سال اخیر را ریشه در تحولات مشروطه دانست و گفت: مشروطه در گیلان یکی از خاص ترین حرکت های اجتماعی تاریخ معاصر ایران است، زیرا رشت، تبریز و تهرن سه کانون اصلی مشروطه بودند، اما رشت از همه این شهرها اهمیت بیشتری داشت. در دوره ماقبل مدرنیته در ایران اساسا گیلان راه ارتباطی ایران با دنیای پیشرفته بود و مسیر غرب از رشت و سپس باکو و تفلیس می گذشت و سایر محصولات از رشت به تهران و سایر مناطق ایرانی می رفت.
پناهی ادامه داد: زمانی که مجلس اول تشکیل شد، نمایندگان تبریز شش ماه بعد به تهران رسیدند، زیرا سیسام حمل و نقل در ایران نبود و نمایندگان تبریز به بادکوبه می رفتند و از آنجا به انزلی و رشت می رسیدند و سپس راهی قزوین و تهران می شدند. مسافران مناطق جنوبی نیز برای رفتن به تهران راهی جز عبور کردن از بصره و بغداد و سپس رسیدن به مسیر بادکوبه نداشتند و این مسیر بسیار پر خطر و نا هموار بود؛ این در حالی است که مسافران اروپایی در رشت احساس خوبی داشتند و رشت برای آنان هیچ فرقی با لندن و پاریس نداشت، چراکه امکانات لازم در این شعر وجود داشت و همین مسئله باعث رفت و آمد اندیشه های انقلابی همچون سوسیال دموکراسی به رشت و گیلان شد، زیرا آزادی خواهان فراری از حکومت استبدادی تزار به گیلان می آمدند.
این پژوهشگر تاریخ، از شهر رشت به عنوان یک کانون انقلابی یاد کرد و متذکر شد: انقلابیون فراری از استبداد حکومت مرکزی نیز از تهران به گیلان پناه می آوردند لذا گیلانیان در چنین شرایطی وارد دنیای سیاسی مدرن شدند.
وی مجلس دوم را یکی از رادیکال ترین پارلمانهای قانونگذاری دانست که تا پیش از انقلاب در عصر مشروطه وجود داشت و گفت: قوانینی که در دوره مجلس دوم تصویب شد بسیار پیشرو بود و لذا می توان از این دوره به عنوان بنیانگذار بسیاری از نهادهای مدنی و فرهنگی عصر مشروطه یاد کرد و حتی حکومت پهلوی نیز تحت تاثیر این قوانین قرار گرفت.
نویسنده کتاب «اسناد گیلان در دوره مشروطه»، با بیان اینکه امروزه تمامی یادداشتهایی که در ادارات است، براساس قانون بعد از چهل سال جمع آوری شده و به آرشیو ملی ایران به عنوان بخشی از حافظه تاریخی ملت تحویل داده می شود، تاکید کرد: اساسا تاریخ مجموعه دستاوردهایی است که دیگران در گذشته انجام دادند و امروزه ما باید آن دستاوردها را تجزیه و تحلیل کنیم و برای ساختن فردای بهتر به کار ببریم. یکی از مشکلات ما ایرانیان در عرصه فکری و اجتماعی گذشته نگری است و لذا باید این کار را کنار بگذاریم و تجربه تاریخی را کسب کنیم.
وی با اشاره به تحولات سیاسی و اجتماعی گیلان از مشروطه تا پایان جنبش جنگل، اظهار کرد: روح اسناد نشان میدهد که جامعه خواهان پیشرفت رو به جلو بود و اصناف و گروه های اجتماعی از حکومت می خواستند برای تاسیس مدارس نوین و ارائه آموزش های جدید بودجه اختصاص دهد.
پناهی، با بیان اینکه گروه های مختلف اجتماعی در عصر مشروطه خواهان آگاهی و تحصیل فرزندانشان بودند، اظهار کرد: شیوه آموزش کهن جوابگوی نیازهای روز جامعه نبود. رشت در دوره پهلوی بیشترین صدور معلم را به سراسر ایران داشت، زیرا تعداد تحصیل کردگانش زیاد بود و نه تنها گیلان و استان های مجاور را پوشش می داد، بلکه به سایر نقاط کشور نیز می رفتند.
این دانشیار دانشگاه گیلان، یکی از دلایل رشد دموکراسی در غرب را اصناف، بورژواها و قشر شهرنشین دانست که با قدرت اقتصادی خود زیرساخت های توسعه را فراهم کردند و گفت: یکی از جرقه های اولیه انقلاب مشروطه گیلان توسط ماهیگیران انزلی علیه فردی به نام لیانازوف بود. این فرد امیتاز بهره برداری از ماهیان حرام گوشت ازون برون را داشت، اما به دلیل اینکه ماهی سوف بسیار مورد توجه روس ها، روی بهره برداری از سوف نیز دست گذاشت، در حالی که معاش ماهیگیران به ماهی سوف بستگی داشت، اما لیانازوف با استفاده از حکم یک مجتهد محلی که سوف را بدون فلس و جزو ماهیان حرام گوشت معرفی کرده بود، توانست این امتیاز را نیز کسب کند و بر سختی معاش ماهیگیران انزلی بیافزاید.
وی با اشاره به تاسیس دایره عرایض در مجلس، خاطرنشان کرد: در دوره قبل از مشروطه ارتش و نیروی نظامی نبود و فقط یک تیپ داشتیم، اما بعد از مشروطه حقوق نیروهای نظامی منظم شد و در صورتی که حقوقشان را نمی دادند و یا از آن کم می کردند، اعتراضات گسترده ای ایجاد می شد و به گوش مجلسیها می رسید، زیرا نظامی ها می گفتند زمانی میتوانیم از مردم دفاع کنیم که منافع ما تامین شود.
این پژوهشگر تاریخ، جنبش ضد خارجی جهت حفظ حقوق و منافع ایرانیان را از دیگر دستاوردهای مشروطه دانشت و خاطرنشان کرد: تجار خودشان را ذیحق در مشروطه میدانستند و سعی میکردند برای تامین و حفظ حقوق خودشان و مردم و در نهایت توسعه کشور، نقش اساسی داشته باشند.