یک مدرس دانشگاه گفت: ریشه شب چله در باورهای ایرانیان قدیم است، مردم در این شب دور هم جمع میشدند و تا صبح بیدار میماندند و در واقع به استقبال طلوع آفتاب و بلند شدن روزها میرفتند.
مرتضی نادریپیکر در نشست "بازخوانی آیینهای زمستانی در همدان" که در دفتر ایسنا برگزار شد، با بیان اینکه یکی از آیینهای زیبا و ماندگار ایرانیها برگزاری آیین شب چله است، اظهار کرد: اولین چیزی که از شب به ذهن خطور میکند تاریکی است که در ابیات بسیاری از شاعران ایرانی به زیبایی به این مشخصه شب اشاره شده است.
وی افزود: در دوبیتیهای باباطاهر هم به واژه تاریکی در شب اشاره شده که حکمت خداوند بالاتر از هر چیزی است و در هر اتفاقی اراده خداوند پشت قضیه است.
این مدرس دانشگاه با اشاره به واژه و تاریکی در اشعار فردوسی گفت: در قسمتهایی از شاهنامه فردوسی برای تصویر نبرد رستم از واژه شب تیره استفاده میکند و دیگر شاعران هم در غزلهای عاشقانه خود از شب، شب تیره برای توصیف و استعاره استفاده کردهاند.
نادریپیکر تصریح کرد: اتفاقهای خوب همچون معراج در شب رخ داده و حافظ هم در اشعار خود بیان میکند که الهامات او در شب اتفاق افتاده است.
وی با بیان اینکه در باورهای قدیمیها برخی اعداد چون هفت، ۴۰ و ۱۰۰ اعداد مقدسی بودهاند، ادامه داد: ساییده شدن هفت موضع بدن به زمین در هنگام نماز خواندن، هفت طبقه آسمان، هفت خط در جام جمشید، هفت زیور برای خانمها، برگزاری جشمها و عزاداریها در هفت روز نمونههای از مقدس بودن عدد هفت و نمادی از کمال است.
نادری پیکر در خصوص عدد ۴۰ هم گفت: چله نشینی عرفا، بعثت پیامبر در چهل سالگی، ماندن حضرت موسی در میقات به مدت چهل روز برای پیامبری، رسیدن مرد به کمال در چهل سالگی و محبوس شدن حضرت یونس در دل نهنگ به مدت چهل روز همگی نمونه های از خاص و مقدس بودن عدد ۴۰ است.
وی خاطرنشان کرد: شب همیشه بعد از قیل و قال روز و دغدغههای بیشمار، فرصت مناسبی برای دورهمیها بوده که در اشعار شاعران هم به خوبی به این موضوع اشاره شده است.
این مدرس دانشگاه با بیان اینکه در ادبیات ما شب به دو دسته شب هجران و شب وصال تقسیم میشود، توضیح داد: شب هجران به دلیل اینکه همیشه طولانیتر و همراه با غم و دوری بوده است.
نادریپیکر واژه یلدا را واژهای سوریانی دانست و گفت: در فرهنگ ما شب یلدا به شب چله معروف است و در ادبیات ما که همانند یک کشکول با ارزش به تمامی موضوعات دینی، اخلاقی، اجتماعی، سیاست و فرهنگ به خوبی اشاره شده، به شب یلدا هم اشارات زیادی شده است.
وی با بیان اینکه ایرانیان قدیم فصلها را به دو بخش تابستان بزرگ و زمستان بزرگ تقسیم میکردند، اضافه کرد: تابستان بزرگ از اول فروردین شروع و تا اواخر مهر ادامه داشت و زمستان بزرگ هم شامل اول آبان و تا پایان اسفند میشده است و بزرگترین جشن ایرانیان که به جشن سده معروف بود در آخر چله بزرگ برگزار میشد.
وی به آتش در جشنهای ایرانی اشاره کرد و گفت: به دلیل اینکه ایرانیها برای روشنایی، گرما و نور اهمیت قائل بودند و آتش را نمادی از این موارد میدانستند در جشنهای خود از آن استفاده میکردند و گرد آن میآمدند.
نادریپیکر ریشه شب چله را در باورهای ایرانیان قدیم عنوان کرد و افزود: در این شب دور هم جمع میشدند و تا صبح بیدار میماندند و در واقع به استقبال طلوع آفتاب و بلند شدن روزها میرفتند، چون شغل بیشتر آنها کشاورزی بوده و روز برایشان مهم و حیاتی بود.
این مدرس دانشگاه با بیان اینکه در این شب در هر منطقه با توجه به شرایط زندگی، موقعیت اقتصادی و فرهنگی کارهایی هم انجام میشده است، اظهار کرد: در منطقه خراسان در این شب شاهنامه میخوانند، در برخی مناطق تفألی به حافظ زده میشود، در این شب حضور کهنسالان و رفتن به دیدار بزرگ خاندان بسیار با اهمیت بوده است که یک نکته اخلاقی و آموزشی است.
وی ادامه داد: وجود برخی از خوراکیها در این شب نیز نماد یک رخداد و یا موضوع بوده، مثلا وجود هندوانه یعنی پیروزی گرما بر سرما و رنگ سرخ نماد شادی بوده که بیشتر خوراکیهای این شب به این رنگ است.