موسی مولاپرست تازیانی، جانباز و رزمنده ۸ سال دفاع مقدس، در حاشیه آیین غبارروبی گلزار شهدا و بیان خاطرات دفاع مقدس با عنوان قابهای ماندگار که توسط معاونت فرهنگی و سازمان دانشجویان جهاد دانشگاهی هرمزگان برگزار شد، در گفتوگو با ایکنا، اظهار کرد: اختلافات مرزی بین ایران و عراق و مسئله شط العرب و اروند و کارون بارها درگیریهایی بین ایران و عراق ایجاد کرده بود.
وی افزود: وقتی انقلاب ایران به رهبری امام(ره) به پیروزی رسید، برداشت صدام حسین این بود که اوضاع ایران و ارتش نابسامانان بوده و فرصت خوبی برای جنگ با ایران است. صدام تصور میکرد با کمک مردم عراق و حمایت کشورهای دیگر میتواند جلوی گسترش انقلاب اسلامی را بگیرد اما گسترش انقلابی که به لطف خداوند متعال و با رهبری حضرت امام(ره) به پیروزی رسید و توسط مقام معظم رهبری(مدظلهالعالی) تداوم یافت را پیشبینی نمیکرد.
جانباز و رزمنده ۸ سال دفاع مقدس تصریح کرد: دشمن آمده بود تنوری را درست کرده بود که جوانان ایران را بسوزاند و ببلعد اما از آن تنور انسانهایی ساخته شدند که امروز جمهوری اسلامی ایران به آن افتخار میکند. امروز میبینیم که نسلهای جدیدی که شهدای ما را ندیدهاند اما به آنان افتخار میکنند. مرم ما، از کودک و بزرگ و جوان و مسن به شهید همت، شهید فخری زاده، شهید احمد کاظمی، شهید قاسم میرحسینی، شهید یونس زنگآبادی، شهید اسماعیل فرخی، شهید علی حاجبی، شهید درویشی افتخار میکنند.
مولاپرست عنوان کرد: ما در دفاع مقدس همه نمونه نیرویی از بچههای روستایی و شهری، باسواد و بیسواد، دانشآموز و دانشجو، پزشک و ... داشتیم. امروز میبینیم که مردم ایران، کشورهای اسلامی و غیراسلامی به امثال شهید حاج قاسم سلیمانی افتخار میکنند. به همین سبب بود که حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبری(مدظلهالعالی) جنگ را یک نعمت میدانستند. حرکت دشمن برای ما تبدیل به یک نعمت شد و انسانهای والایی در آن ساخته شدند.
وی ادامه داد: شهید سلیمانی در این چند ماه و چند سال سردار دلها نشد، بلکه سردار دلها بود. اگر میخواهیم جمهوری اسلامی ایران موفق شود و مسیر خوبی را پیش بگیرد باید از ریاست جمهوری تا وزیر و استاندارها ابتدا با خدای خود معامله کنند که مسیر شهید سلیمانی را دنبال کنند. مسئولینی که برای حوادث گوناگون چون زلزله و سیل میروند دوربینهایی بزرگتر از خوشان همراهشان است اما باید دید شهید سلیمانی چگونه به سراغ مردم میرفت و مردم چگونه از او استقبال میکردند.
جانباز و رزمنده ۸ سال دفاع مقدس اضافه کرد: اگر من از سال ۱۳۶۰ به جبهه جنگ رفتم و تا سال ۱۳۶۸ یعنی یک سال بعد از جنگ، گردان را رها نکردم، جدای از بحث تکلیف به عشق حاج قاسم سلیمانی بود. من از ابتدایی که با حاج قاسم روبرو شدم با خود گفتم که تا او هست من هم هستم و همینگونه هم شد.
مولاپرست به تشریح خاطرهای از شهید سلیمانی پرداخت و یادآور شد: شکست در عملیات رمضان باعث احساس خستگی و تأثیر منفی در روحیه رزمندگان شده بود و برخی گفتند ما میخواهیم برویم، حاج قاسم چند دقیقه با آنان صحبت کرد و دلهای آنان آرام گرفت. شهید سلیمانی چنین شخصیتی داشت و تا زمان شهادتش هرساله در ماه مبارک رمضان تمام فرماندهان با هر گرایشی را دعوت میکرد تا اوقاتی را با آنها بگذراند.