اَنَا حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَهُمْ
من در جنگم با هر كه با ایشان بجنگد
جلسه صد و نوزدهم
دفتر سی و پنجم: جنگ با زیبایی – قسمت سوم شنبه ۱۴۰۰/۱۱/۱۶ - ۳ رجب ۱۴۴۳
در صد و نوزدهمین جلسه از درسگفتار پرده پوشانی، پرده انداز، دکتر پایداری، قسمت سوم از سی و پنجمین دفتر با عنوان جنگ با زیبایی پیرامون عبارت اَنَا حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَهُمْ آغاز نمودند و به شرح و تفسیر پرداخت که اهمّ روایات طرح شده به ترتیب زیر می باشد:
سپس رسول خدا صلّى اللَّه عليه و اله و سلّم به فاطمه گفت: همانا كه على بن ابى طالب را هشت قوه عاقله و فضائلى است كه احدى از مردم را نيست؛ ايمانش به خدا و رسول خدا پيش از هر كس ديگر، و كسى از امت من در اين امر بر او پيشى نگرفته است، دانش او به قرآن و سنت من، و كسى از امت من نيست كه همه دانشم را بداند به جز همسرت، زيرا خداوند مرا دانشى آموخته كه جز من و او كسى آن را نمىداند و خداوند آن دانش را به فرشتگان و رسولانش نياموخته و فقط مرا آموخت و فرمانم داد تا آن را به على بياموزم و من آن كار را كردم، پس كسى از امت من نيست كه همه دانش و فهم و فقه مرا بداند جز او، و تو اى دخترم! همسرش هستى و دو پسرش حسن و حسين نوههايم و نوههاى امتم مىباشند. و امرش به معروف و نهيش از منكر، همانا كه خداوند او را حكمت آموخت و فصل الخطاب[1] قرارش داد.
اى دخترم! ما خاندانى هستيم كه خداوند هفت خصلت ما را عطا فرمود و آنها را به احدى از اولين و آخرين جز ما نداده است: من سرور پيامبران و رسولان مرسل و بهترينشانم، و وصيّم بهترين وصيان است، و وزيرم پس از من، بهترين وزيران است و شهيد ما يعنى عمويم حمزه بهترين شهيدان.
فاطمه گفت: اى رسول خدا! سرور شهيدانى كه در ركاب تو كشته شدند؟ فرمود:نه، بلكه سرور شهيدان از اولين و آخرين، بجز پيامبران و وصيان. و جعفر پسر ابوطالب كه او را دو هجرت بود و دو بال پرنده خون آلود داشت و با آن دو با فرشتگان در بهشت پرواز مىكند، و دو پسرت حسن و حسين نوههاى امتم و سروران جوانان بهشت، به آن كه جانم بدست اوست سوگند! مهدى اين امت از ما است، كسى كه خداوند به وسيله او زمين را پر از داد مىكند آن گونه كه از ستم و زور پر شده باشد.
فاطمه عليها السّلام گفت: اى رسول خدا! از اينان كه نام بردى كدامينشان برتر است؟
رسول خدا گفت: برادرم على برترين امتم است و حمزه و جعفر اين دو پس از على و پس از دو پسرم و نوهام حسن و حسين و پس از وصيانم از فرزندان اين فرزندم (رسول خدا با دستش به حسين اشاره كرد) برترين امتم مىباشند و مهدى از اينان مىباشد. ما خاندانى هستيم كه خداوند براى ما آخرت را بر دنيا برگزيد.
سپس رسول خدا صلّى اللَّه عليه و اله و سلّم به فاطمه و همسرش و دو پسرش نگريست و فرمود: اى سلمان! خداى را گواه مىگيرم كه من با آن كس كه با اينان بجنگد در جنگم و با آن كس كه با اينان در صلح و سلامت باشد در صلحم، آگاه باش كه اينان با من در بهشت هستند.[2]
[1] فصل الخطاب: تعيينكننده حق و باطل و جداكننده آن دو از يك ديگر.
[2] هلالى، سليم بن قيس، تاريخ سياسى صدر اسلام / ترجمه كتاب سليم - تهران، چاپ: اول، 1377ش.