اَنَا حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَهُمْ
من در جنگم با هر كه با ایشان بجنگد
جلسه صد و بیست و دوم
دفتر سی و پنجم: جنگ با زیبایی – قسمت ششم – سهشنبه 1400/11/19 – 6 رجب 1443
مطربا عیش و نوش از سر گیر یک دو ابریشمک فروتر گیر
ننگ بگذار و با حریف بساز جنگ بگذار جام و ساغر گیر
لطف گل بین و جرم خار مبین جعد بگشا و مشک و عنبر گیر
.....
بخت و اقبال خاک پای تواند هر چه میبایدت میسر گیر
تتميم (2) ظلم نابخشودنى
الإمام على «ع»: ... و من ظلم عباد اللَّه كان اللَّه خصمه دون عباده. و من خاصمه اللَّه أدحض حجّته، و كان للَّه حربا حتّى ينزع و يتوب. و ليس شيء أدعى إلى تغيير نعمة اللَّه و تعجيل نقمته من إقامة على ظلم، فإنّ اللَّه يسمع دعوة المضطهدين؛ و هو للظّالمين بالمرصاد.[1]
امام على «ع»: ... هر كس به بندگان خدا ستم كند، خدا- به جاى بندگان خود- طرف او است. و هر كس خدا با او طرف باشد، دليل او (به هنگام داورى) تباه خواهد بود. و تا زمانى كه دست از كار خود برندارد و توبه نكند، در حال جنگ با خدا است. و هيچ چيز در تغيير يافتن نعمت خدا و زود رسيدن كين و كيفر الهى، مؤثّرتر از ادامه دادن به ظلم نيست، آرى، خدا آه ستمرسيدگان را مىشنود، و در كمين ستمكاران است.
الإمام الباقر «ع»: ... و أمّا الظّلم الّذي لا يدعه اللَّه، فالمدائنة بين العباد.[2]
امام باقر «ع»: ... ستمى كه خدا از آن چشم نمىپوشد، حق و حقوق يك ديگر است.[3]
(الحياة / ترجمه احمد آرام ؛ ج5 ؛ ص587)
جنگ با خدا
الإمام علي «ع»: ... أنصف اللَّه و أنصف النّاس من نفسك، و من خاصّة أهلك و من لك فيه هوى من رعيّتك، فإنّك إلّا تفعل تظلم، و من ظلم عباد اللَّه كان اللَّه خصمه دون عباده، و من خاصمه اللَّه أدحض حجّته، و كان للَّه حربا حتّى ينزع و يتوب ...[4]
امام على «ع»: (اى مالك!) در برابر خدا (و انجام تكليفهاى خدايى) و در برابر مردم، انسانى با انصاف باش، و نزديكترين كسانت و دوستان محبوبت را به انصاف داشتن وادار، زيرا اگر انصاف را (نسبت به همه و در باره همه) رعايت نكنى (به بندگان خدا) ظلم كردهاى. و هر كس به بندگان خدا ظلم كند، خداوند- از جانب بندگان مظلوم خود- با او طرف خواهد شد. و هر كس خدا با او طرف شود (و او را به محاكمه كشد)، هر دليلى بياورد بىاثر خواهد بود. و چنين كسى (كه به بندگان خدا ظلم كند)، در حال جنگ (محارب) با خدا خواهد بود، تا آن هنگام كه دست از ظلم كردن بكشد و به درگاه خدا توبه كند.
[1] ( 1).« نهج البلاغه»/ 995- 996؛« عبده» 3/ 95.
[2] ( 2).« تحف العقول»/ 224.
[3] حكيمى، محمدرضا و حكيمى، محمد و حكيمى، على، الحياة / ترجمه احمد آرام - تهران، چاپ: اول، 1380ش.
[4] ( 1).« نهج البلاغه»/ 995- 996؛« عبده» 3/ 95.