ایسنا/هرمزگان آیین نکوداشت روز قلم همراه با نقد و بررسی کتاب " بندرعباس دروازه طبیعی تجاری جنوب شرقی ایران " به همت معاونت جهاد دانشگاهی هرمزگان با همکاری دبیرخانه جشنواره ملی لاتیدان ( ستاد مردمی گرامیداشت ۴۰۰ سالگی نامگذاری بندرعباس ) در سالن کنفرانس جهاد دانشگاهی با حضور چهره های علمی و پژوهشگر برگزار شد.
کتاب " بندرعباس دروازه ی طبیعی تجاری جنوب شرقی ایران " نوشته پرفسور ویلم فلور، ایران شناس و پژوهشگر هلندی فرهنگ و تاریخ منطقه خلیج فارس و ترجمه احمد بازماندگان خمیری پژوهشگر تاریخ و عضو هیات علمی دانشگاه پیام نور مرکز بین المللی قشم است.
در این برنامه ضمن ارتباط مجازی با نویسنده کتاب و ایراد توضیحات او در خصوص کتاب، مترجم و چهره های پژوهشگر و ناشر استان به ایراد سخنرانی و نقد و بررسی پیرامون کتاب پرداختند.
احمد بازماندگان خمیری مترجم کتاب ضمن اشاره به مشکلات پیش آمده و عدم هماهنگی و همکاری ناشر در خصوص رونمایی کتاب، عدم حضور مسئولان شهری و فرهنگی استان هرمزگان و بندرعباس در این مراسم را تاسفبرانگیز خواند و گفت: در جایی که متولیان فرهنگی وظایف ذاتی خودشان را انجام نمیدهند، تنها عشق و علاقه است که فرهنگدوستان را به ادامه فعالیتشان وا میدارد و دلگرم میکند.
وی پیرامون کتاب و ترجمه آن اظهار کرد: کتاب های "ویلم فلور" در سال ۲۰۱۱ چاپ و همزمان با ارتباطی که با ایشان داشتم مجوز و موافقت ترجمه کتاب را از وی گرفتم و ترجمه آن را در حین تحصیل آغاز کردم. با شیوع کرونا و از رونق افتادن بازار نشر حدود دو سال جهت یافتن ناشر تلاش کردم، یک سال و نیم پس از توافق با نشر نسیم بادگیر، کتاب به چاپ رسید و میتوانست در فرصت و دوران مناسبتری از جمله روز ملی خلیج فارس چاپ شود.
بازماندگان خمیری ادامه داد: چنانچه بخواهیم در مورد کتاب گفت و گو کنیم ناگزیریم که به تاریخ بندرعباس رجوع و دقت کنیم. تاریخ بندرعباس را می توان به ۴ دوره کلی بر اساس تاریخ تحولات اجتماعی و اقتصادی تقسیمبندی کرد. دوره اول از سال ۱۰۰۱ خورشیدی آغاز و به سال ۱۱۰۱ منتهی می شود که در این دوره صدساله بندرعباس دارای یک روند صعودی است؛ طبق گزارشات مهم ترین بندر تجاری ایران در خلیج فارس و آسیا است. اما از اواخر دوران شاه سلیمان و اوایل دوران شاه سلطان حسین بندرعباس دچار روند نزولی می شود.
وی تصریح کرد: مرحله دوم از دوران افاغنه شروع و تا انتهای زندیه ادامه پیدا می کند. مرحله سوم که دوره مورد بحث کتاب است از سال ۱۱۷۳ خورشیدی آغاز و سال ۱۳۲۰ انتهای این دوره نسبتا طولانی است که در برگیرنده دوران قاجار و پهلوی اول است. پس از آن وارد مرحله چهارم می شویم که هم اکنون نیز در این دوره به سر میبریم. علت اصلی این تقسیم بندی وجود انسجام و پیوستگی بین دورههای تاریخی است.
این پژوهشگر و استاد تاریخ با اشاره به اینکه در خصوص مرحله دوم و چهارم کار پژوهشی قابل توجهی صورت نگرفته بیان کرد: در مورد مرحله دوم اسناد و مدارک فارسی و انگلیسی در دسترس داریم که مورد بررسی قرار نگرفته اند، اینکه بندرعباسی چرا افول می کند، چه عواملی در این افول نقش دارد و نقش خوانین محلی و حملات اعراب به بندرعباس چه بوده، از جمله نکاتی است که به آن پرداخته نشده است.
وی سرآغاز اجاره بندرعباس به امامان مسقط را علت پرداختن ویلم فلور به دوره سوم دانست و گفت: دلیل اینکه شاهان قاجار بندرعباس را به امامان مسقط واگذار کردند این بود که آنان را امرای خارجی و بیگانه نمیدانستند بلکه مانند یکی از دستنشاندگان خودشان به حساب می آوردند و تفاوتی میان حکام داخلی و امامان مسقط قائل نبودند. دوران محمدشاه و ناصرالدین شاه متوجه شدند اوضاع سابق که در روابط تجاری و حکومت مرکزی ایران با دیگران در جریان بود وجود ندارد. از این رو واژه تسلط که فلور به کار می برد گمراهکننده است زیرا اعمال نفوذ سیاسی وجود نداشت و امامان مسقط صرفا اجاره مالیات و درآمدهای گمرکی بندرعباس را در اختیار داشتند.
در ادامه مراسم علی رضایی نویسنده و پژوهشگر فرهنگ و تاریخ هرمزگان به نقد و بررسی کتاب پرداخت و گفت: از آنجایی که در مدارس شاهد کلیگویی آموزشها هستیم این کتاب از جهت اختصاصی بودن و اینکه به حوزههای اجتماعی و حکومتی نزدیک میشود ارزشمند است. این فرصت به مردمشناسها و جامعهشناسان می دهد تا این لایههای اجتماعی را بررسی کنند هر چند برشهایی که مولف ارائه کرده پیشنیازهایی را می طلبد.
وی اظهار کرد: نقل قولهایی که از منابع خارجی آمده ارزشمند است اما از یک سو تضادهایی را شاهد هستیم. به عنوان مثال بندرعباس را یک بندر کوچک ماهیگیری معرفی میکند در حالیکه با توجه به اسناد و مدارک و حضور گسترده تجار، نمیتوان بر این مطلب صحه گذاشت، ضمن اینکه در بخش دیگری از کتاب عنوان می شود که بارهای ارزشمندی به اینجا وارد و به سایر مناطق ارسال میشده است. این تضادها به ما هشدار می دهند که حواسمان را بیشتر متمرکز تاریخ این منطقه کنیم.
رضایی افزود: در بخشی از کتاب در باب محصولات این منطقه سخن به میان میآید و به این نکته اشاره دارد که در دورهای اینجا دچار رکود اقتصادی است در حالی که دقیقا در همان زمان مدارک دال بر این مطلب است که غالب کشت و زرع و کشاورزی دیم بوده است و سدید چهار مرحله را در خصوص محصولات گزارش میدهد و همچنین گزارشات گمرک نشاندهنده صادرات گسترده در آن دوره بوده است.
این کارشناس و منتقد عنوان کرد: آنچه از منابع خارجی به دست آید و تناقضاتی را شاهد هستیم به ما یادآور می شود که این نقص را از خودمان ببینیم، در عین حالی که از دیگران کمک میگیریم و پلکانی برای معرفی خود میسازیم تاریخ اقلیم خودمان را بنویسیم و نقطهقوتهایی که غبار فراموشی بر آنها نشسته را بنگاریم.
وی اشکالات جزئی و اصطلاحات اشتباه را از ایرادات وارده بر مولف دانست و بیان کرد: این ایرادات از منابعیست که مولف دریافت کرده است. به عنوان مثال خور میناب با رود میناب اشتباه گرفته می شود یا فاصله ای که با میناب ذکر می شود صحیح نیست و اندک است، در مورد رود میناب گذرا پراخته میشود وعمق آن را کمتر عنوان میکند. رود با خور اشتباه گرفته میشود که نشاندهنده عدم تسلط به جغرافیاست. همچنین در خصوص آمار مهاجرینی که در تابستان به میناب وارد می شدند اغراق صورت گرفته است.