قیام حسینی دعوت از آدمیان به اندیشه‌ورزی است

چهار شنبه, 22 شهریور,1402

قیام حسینی دعوت از آدمیان به اندیشه‌ورزی است

به گزارش ایکنا از قم، حسین حجت‌پناه، دبیر گروه جامعه‌شناسی کشور‌های اسلامی در نشستی مجازی با عنوان «معنابخشی واقعه عاشورا در جهان امروز» که به همت کافه اندیشه سازمان دانشجویان جهاددانشگاهی قم و با همکاری کانون برهان دانشگاه قم برگزار شد، گفت: در دو نشست «عاشورا پدیده‌ای تاریخی یا فراتاریخی» و «تحلیل تئوریک از واقعه عاشورا» گفته شد که نگاه ما به عاشورا صرفاً تاریخی‌نگر نباشد و ایرادات نگاه صرف تاریخی را برشمردیم و گفتیم اگرچه تاریخ در گذشته متکثر بود، اما جهان امروز تحت سیطره مدرنیسم قرار دارد. حال پرسش این است که چگونه با وجود بحران معنا در جوامع و اینکه جهان دنبال ایده‌هایی چون موضوعات اجتماعی است، آیا مشکلات را می‌توان صورت‌بندی و در نهایت با تکیه به عقل بشری مسئله‌ را حل کرد؟

وی افزود: باید پدیده عاشورا را نوعی دعوت از آدمیان به اندیشه‌ورزی در متن، مفاهیم و تحلیل روایت دانست؛ دعوت به درک مفاهیم و اتفاقاتی که حتی پس از روایت عاشورا رقم خورد و بسیار قابل تأمل است. اتفاقاتی که در پسا روایت خود و هیچ لحظه از تاریخ، هیچ‌گونه معادل ندارد. حضرت سجاد(ع) جمله‌ای دارد و می‌فرماید: «اَلحَمدُلِله الَّذی جَعَلَ اَعدائَنا مِنَ الحُمَقاءِ؛ خداوند دشمنان ما اهل بیت را از احمق‌ها قرار داده است».

دبیر گروه جامعه‌شناسی کشور‌های اسلامی با اشاره به این اصل که محال است طبعی ناشاد، همزمان از شاکرین باشد، گفت: کلمه «الحمد» الزاماً از یک انسان با طبع شاد شنیده می‌شود. در واقع فیلسوفان مسلمان با این نگاه، طبع انسان را به دو دسته تقسیم می‌کنند، طبع اُولی که شامل خواست‌های عام ما انسان‌ها می‌شود و طبع ثانی که شامل معنادهندگی به زندگی است. 

وی در ادامه گفت: بیایید داستان امام سجاد(ع) را مرور کنیم، شخصی که پدر و برادران و دوستان و آشنایان و همراهانش را کشته‌اند و این یک قتل معمولی نبوده و بلکه به شنیع‌ترین و فجیع‌ترین شکل ممکن بوده، تا آنجا که حتی سرها را از بدن‌هایشان جدا و به سر نیزه کرده‌اند، خودش بیمار است، شاهد قضیه قتل بوده و عده‌ای با حالتی از رفتارهای غیرانسانی رودرروی این فرد داغدیده قرار گرفته‌اند و این اتفاقات در حال وقوع است.

حجت‌پناه با اشاره به اینکه پرسش اساسی که چگونه ممکن است یک انسان از دورن به پوچی برسد، افزود: در زندگی هر که به افت معنا دچار شود محکوم به خودکشی است که ممکن است از درون به پوچی برسد. به طور مثال در عاشورا و در برابر امام حسین(ع) و امام سجاد(ع)، عمرسعد قرار دارد او که به ظاهر اصلاً مشکلی با امام حسین(ع) نداشت، ای بسا از محبان امام حسین(ع) بود و حتی علاقه‌ای به جنگ با امام حسین(ع) نداشت. اما نکته‌ای که وجود دارد اینکه او به این دلیل با امام حسین(ع) می‌جنگد که طمع دستیابی به حکومت ری و اصفهان را دارد.

وی ادامه داد: آنچه عمرسعد از این جهان می‌خواهد غایت و انتها و اوج آن رسیدن به حکومت ری است و در یک جایی غایت دارد و این غایت دارای سطحی از کران است. در اینجا اگر برای روشنگری به تجزیه و تحلیل بپردازیم وقتی به معادلات ساده ریاضی هم که نگاه بیاندازیم، وقتی مطلعیم خدا بی‌نهایت است، در مقابل بی‌نهایت هر عدد دیگری و حتی هر عدد بزرگی در بی‌نهایت برابر با صفر است و صفر یعنی هیچ و پوچ و یعنی تمام.

دبیر گروه جامعه‌شناسی کشور‌های اسلامی گفت: بنابراین اگر حضرت زینب(س) در روز عاشورا و با آن سطح از عواطف که قابل قیاس با ما نیست، جمله «مَا رَأَیْتُ إِلَّا جَمِیلًا: من جز زیبایی چیزی ندیدم» را بیان می‌فرماید و حضرت علی بن الحسین(ع) آن جمله، از این حیث است، هنگامی یک زن و یک انسان در عین مصیبت‌زدگی می‌تواند به آینده نیز امید داشته باشد که طبع به دنبال یک مفهوم و معنای غیر فردی باشد. اما بشر امروز در معنادهی به زندگی حقیقتاً ناتوان مانده است.

وی با اشاره به اینکه جسم ضعیف آدمیزاد با یک ضربه نابودشدنی است، اظهار کرد: آری، مفاهیم فردی با عدم حضور جسم پایان می‌پذیرند و این دقیقاً شبیه عصر مدرنیسم است.

 

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به معاونت فرهنگی جهاددانشگاهی می باشد و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.
Copyright ©2024 - All rights reserved.
آدرس آی پی: 18.117.75.6 سیستم عامل: Unknown مرورگر: Mozilla تاریخ مشاهده: پنجشنبه, 01 آذر,1403