بخشی از محتوای جلسه دوم:
این دوری و نزدیکی ، این قرب و بعد ، این یمین و یسار ، این شمال و جنوب ، همه اوصاف این جهان متعیّنی است که ما در آن هستیم . آن جهانی که این جهان از آن بیرون آمده است ، جنوب و شرق و غرب و ندارد :
مشرق خورشید برج قیر گون آفتاب ما زمشرقها برون
در این عالم است که همه این اوصاف پیدا می شود . در عالم دیگر هیچ یم از این اوصاف نیست . هر چه تضاد در او صادق است متعلق به این عالم است ، بلکه رکن این عالم است . عالم بالا مطلقاً از آنچه رنگ تضاد می پذیرد خالیست . اگر این طور نباشد بی صورت نیست . هر چه که رنگ می پذیرد ، حتی اگر محبت می شود ، این جهانی است . وقتی که ما از حبّ الهی صحبت می کنیم ، این حب ، حبی نیست که در مقابل نفرت قرار بگیرد ، بلکه از جنس دیگری است ، که تضاد و تعدد در او راه ندارد . این امر درست شبیه وحدت خداوند است . وقتی که ما از یکی بودن خدا سخن می گوئیم ، این یکی بودن ا زآن وحدتهایی نیست که دوتا و سه تا بودن در مقابلش بنشیند – اگر اینطور باشد وحدت عددی است ، و در مورد خداوند وحدت عددی صادق نیست . ( non numerical unity به تعبیر متکلمان فرنگی ، یا به تعبیر حکمای ما وحدت حقّه ، نه وحدت عددی ، همان است که به خداوند نسبت داده می شود . ) وحدت حقّه حقیقیّه یعنی آن یگانگی که دوگانگی در مقابلش نیست ، اگر باشد معروض و مشمول حکم اضداد می شود و به درون عالم زیرین پا می گذارد و از عالم بالا بیرون می آید . حتی وحدت الهی وحدت غیر عددی است ، و هر چه از جنس اوصاف باری است و متعلق با عالم بالاست از این اضداد بیرون است . دریا و آب به همین دلیل معشوق مولانا بودند . ظاهر دریا یک بیکرانگی و بی ساحلی را به شما نشان می دهد . اوصاف بسیار در آب و دریاست که آن را معشوق عارفان می کند . فقط بیکرانگی او نیست ؛ بخشندگی و هیبت او هم هست ؛ بی اعتنایی و بی التفاتی او به جان آدمیان هم هست ؛ عمق و اسرار داری او هم هست . اما یکی از اسرار نمادین شدن او برای عارفان همین است که می تواند در عین بی شکلی ، شکلهای مختلف بپذیرد . وجود این ویژگی نمی گذارد هیچ عارفی از او چشم بپوشد :
بجوشید ، بجوشید که ما بحر شعاریم بجز عشق بجز عشق دگر کار نداریم
شما مست نگشتید و زآن باده نخوردید ندانید ندانید که ما در چه شکاریم
جهت استفاده از فایل صوتی این جلسه از درسگفتار همان هیچ شو میتوانید به آرشیو رادیو رویتاب مراجعه فرمایید
🕌درسگفتار همان هیچ شو
📚شرحی مفهومی و موضوعی بر مقالات شمس تبریزی
🎙در بیان و بنان
دکتر پویا پایداری
🏫جلسهٔ دوم
کران و بیکرانی
📆سهشنبه
۱۴۰۲٫۱۲٫۲۲
🌙شب دوم ماه مبارک رمضان ۱۴۴۵
🕰ساعت: ۲۱:۳۰
📕«در این دنیا که همه میکوشند چیزی شوند تو"هیچ" شو. در انسان نه ظنِ منیّت بلکه معرفتِ هیچ بودن اهمیت دارد.»
🔗محورهای خاص:
🎈مشرق خورشید برج قیر گون
آفتاب ما زمشرقها برون
🎈دریا یک بیکرانگی و بی ساحلی را به شما نشان میدهد
🎈اسرار نمادین شدن آب برای عارفان همین است که می تواند در عین بی شکلی، شکلهای مختلف بپذیرد
🎈شما مست نگشتید و زآن باده نخوردید
ندانید ندانید که ما در چه شکاریم
🎈بیکران شدن قطره پیوستۀ به دریا؛
مصداق نماد فنا
🎈بشنو از نی چون شکایت میکند
از جداییها حکایت میکند
نی به خودی خود ارزشی ندارد
چه بادی بر آن میدمد تا بنوازد؟!
آن امر عزیز همان دم دمساز است
🎈با لب دمساز خود گر جفتمی
همچون نی من گفتنیها گفتمی