بخشی از درسگفتار جلسه چهارم:
نظریه «نفس» در فلسفه ی مولوی، همراستا با نگرش کلی قرآنی و عرفانی است به این معنا، مولوی نیز نفس را شامل سه مرتبه وجودی نفس اماره (نفس آمر به بدی)، نفس لوامه (نفس سرزنشگر) و نفس مطمئنه (نفس آرام) میداند. با این حال، در واژهشناسی مولوی، واژهی «نفس» در اغلب موارد، اشاره به «نفس اماره» یا نفس شرور دارد و آنچه در ادامهی این گفتار میآید نیز ناظر بر نفس به همین معناست. مفهوم «نفس» در نگاه او به انسان، نقش بسیار مهمی ایفا می کند. حساسیت کمنظیر این پدیده در دستگاه وجودشناسانه او از جایی روشن می شود که می بینیم او تمامیت کتاب مقدس مسلمانان یعنی قرآن را شرح خباثت نفسها می داند:
جمله قرآن شرح خُبث نفسهاست بنگر اندر مصحف آن چشمت کجاست؟
این قطبیت وجودشناسانه هنگامی برجستهتر میشود که در نظر آوریم که مولوی مکررا تعبیرات «تن» و «بدن» را در کنایه از نفس، و تعبیر «جان» را در اشاره به روح استفاده میکند.
تن قفس شکل است تن شد خار جان در فریب داخلان و خارجان
.......
جهت استفاده از فایل صوتی این جلسه از درسگفتار همان هیچ شو میتوانید به آرشیو رادیو رویتاب مراجعه فرمایید
🕌درسگفتار همان هیچ شو
📚شرحی مفهومی و موضوعی بر مقالات شمس تبریزی
🎙در بیان و بنان
دکتر پویا پایداری
🏫جلسهٔ چهارم
چرک برون و پلیدی اندرون
📆پنجشنبه
۱۴۰۲٫۱۲٫۲۴
🌙شب چهارم ماه مبارک رمضان ۱۴۴۵
🕰ساعت: ۲۱:۳۰
📕«در این دنیا که همه میکوشند چیزی شوند تو"هیچ" شو. در انسان نه ظنِ منیّت بلکه معرفتِ هیچ بودن اهمیت دارد.»
🔗محورهای خاص:
🎈قرآن شرح خباثت نفسها
🎈تن، حصار پرواز انسان
🎈اطاعت از نفس، مایهی کوری انسان نسبت به حقایق هستی
🎈هر آنکس در جامعه دردی را احساس میکند دلیل بر آگاهی و زکاوت و هشیاری او دارد
🎈 اشک و حزن از روی صداق مایۀ پاکی و طهارت
🎈این فرعونان که در درونم بودند
از بس که گریستم همه غرق شدند
(عطّار)
🎈کافر با هفت شکم غذا می خورد و مؤمن با یک شکم ...!!!؟؟؟