بخشی از درسگفتار همان هیچ شو جلسه یازدهم:

او خود عمارت را از خراب نمی‌داند. اگر خراب نکردی، زمین خراب شدی. نه در آن خرابی عمارتهاست؟»

گاهی سیر کمال آدمیان مانند همان رجوع اختیاری است که سالکان با ارشاد انسان کامل جهت تصفيه و تهذیب نفس بر مي گزينند و به عنوان مثال میگوید تا وقتی که این ،زمین زشت و ویران نشود چگونه ممکن است به گلستان و کشتزار مبدل گردد؟ و از بر هم زدن ساختار زمین . است که بوستان و مزرعه و برگ سبز و میوۀ شاداب بدست ميآيد

مولانا برای تبیین این مطلب که هر آبادانی متوقف بر ويراني است، حکایت تمثیل گونه ای نقل میکند موضوع و تیتر این تمثیل را مولانا اینگونه نام نهاده است

بیان آنکه عمارت در ویرانی است و جمعیت در پراکندگي است، ودرستي در شکستگي است و مراد در بي مرادی است و وجود در عدم است

آن یکی آمد ، زمین را می شکافت / ابلهی فریاد کرد و بر نتافت

...........

جهت استفاده از فایل صوتی  این جلسه از درسگفتار همان هیچ شو می‌توانید به آرشیو رادیو رویتاب مراجعه فرمایید

🕌درس‌گفتار همان هیچ شو
📚شرحی مفهومی و موضوعی بر مقالات شمس تبریزی
🎙در بیان و بنان
دکتر پویا پایداری
🏫جلسهٔ یازدهم
آبادی؛ خرابی
📆پنجشنبه
۱۴۰۳٫۰۱٫۰۲
🌙شب یازدهم ماه مبارک رمضان ۱۴۴۵
🕰ساعت:۲۱:۳۰
📕«در این دنیا که همه می‌کوشند چیزی شوند تو"هیچ" شو. در انسان نه ظنِ منیّت بلکه معرفتِ هیچ بودن اهمیت دارد.»

🔗محورهای خاص:
🎈او خود عمارت را از خراب نمی‌داند. اگر خراب نکردی، زمین خراب شدی. نه در آن خرابی عمارتهاست؟
🎈رجوع اختیاری؛ سیر کمال آدمی
🎈هر آبادانی متوقف بر ويرانی
🎈حسن بصری احوال خود را به کشتی از هم گسسته و تخته‌تخته شده‌ای مانند تشبیه می‌کند
🎈 خرابات؛ مقامی که در آن سالک از شراب محبت یا جذبات و تجلیات الهی از خود بی‌خود شده و خراب می‌گردد
🎈خراباتی خراب اندر خراب است
       که در صحرای او عالم سراب است
🎈أَبَى اللَّهُ إِلَّا خَرَابَ الدُّنْیَا وَ عِمَارَةَ الْآخِرَةِ
بدان! آن که مَرکبش شب و روز است، به سوى مقصدش می‌برند گرچه در حرکت نباشد؛ خداوند جز ویرانى دنیا و آبادى آخرت را نخواسته است.