حسین حجت پناه دبیر جامعهشناسی کشورهای اسلامی در وبینار «نقش زنان و جایگاه آنان در حکومت امام زمان که شب گذشته، چهارم اسفندماه از سوی سازمان دانشجویان جهاددانشگاهی استان قم برگزار شد، گفت: از سال ۱۴۰۰ میلادی که مصادف با شکلگیری نگاه اصلاحگرایانه مذهب در اروپاست، مسئله حقوق زنانبهعنوان خواستگاه معرفتی جهان شروع شد و از آن موقع توجه به فردیت زن در ادبیات و هنر در اروپا شکل گرفت، برای مثال لبخند مونولیزا مربوط به همان دوران است
وی افزود: زنان در اروپا همیشه در سیطره مردان بودهاند که این سیطره در قرون وسطی به اوج خود رسیده بود و زنان در محدودیتهای شدیدی قرار داشتند و بعد از دوران رنسانس زن مورد توجه قرار میگیرد و بر روی مجسمهها نقش میبندد، از دوران قرون وسطی میتوان نتیجه گرفت که اگر دیدگاه افراطی بهسوی چیزی داشته باشیم اتفاقا جهت مخالف آن دیدگاه رشد میکند
حجتپناه با اشاره به شکلگیری جنبش فمنیست گفت: در نتیجه این فعالیتها و نگاه به زنان جنبشهایی از ۱۸۹۰ به بعد در اروپا شکل میگیرد که به دنبال احقاق حقوق زنان در عرصههای مختلف جهانی است، فمنیستها را به سه گروه متفاوت میتوان تقسیم کرد، گروه اول فمنیستهای لیبرال هستند که بیشتر به سوی آزادی شیوه زندگی زنان میپردازد و این حق انتخاب را به زنان میدهد که به هر سبکی که دوست دارند زندگی خود را انتخاب کنند، چراکه این افراد معتقد هستند به زنان ظلم زیادی شده است
وی افزود: دسته دوم فمنیستهای مارکس هستند، که رگههای مکتب مارکس را میتوان در این جنبش دید و معتقد هستند که زنان در طول تاریخ مورد استثمار مردان قرار گرفتهاند و این مردان بودند که خود را مالک تولید میدانستند و زنان، چون در تولید نقشی نداشتند، فرودست بودند و مالکیت در این نگاه اهمیت کلیدی دارد
در نگاه مهدویت، زن و مرد در تقابل با یکدیگر نیستند
دبیر جامعهشناسی کشورهای اسلامی در خصوص گروه سوم فمنیستی گفت: گروه سوم معتقد به دید جنس زن از منظر روانکاوی هستند و همواره بر نظریات فروید اهتمام دارد و فروید نیز جنسیت را عامل کنشهای انسانی میداند، همچنین فروید رفتارهای انسان را دو گروه خودآگاه و ناخودآگاه تقسیم میکند و منشأ بعضی از رفتارهای انسان را که متوجه آن نیست را از منظر ناخودآگاه انسان بررسی میکند و مهمترین رکن رفتار انسان هم جنسیت میداند
وی افزود: فمنیستها معقتدند که زنان استعداد و تواناییشان از مردان کمتر نبوده و خوی برتریجویی و سلطهطلبی مردان این عادات و ارزشهای زنان را نمیخواهد باور کند، اما فمینیستها زمانی که از حقوق زنان دفاع میکنند بهگونهای زنان را در مقابل مردان قرار میدهند و نسبت زن و مرد تقابل و جنگ است
حجتپناه در خصوص چیستی گفتمان مهدویت گفت: اگر بخواهیم نقش زنان در مهدویت را بدانیم ابتدا باید مهدویت را بشناسیم، مهدویت براساس رویکرد شیعه اثناعشری است و یکی از تمایزات شیعه با غیر شیعه هم در ماجرا غدیر و وفات پیامبر(ص) مشخص میشود، اهل سنت معقتد هستند که خلیفه چهارم است و شیعیان میگویند امیرالمؤمنین(ع) امام اول است و حضرت زهرا(س) هم بعد از وفات پیامبر(ص) اصرار بر امامت حضرت علی(ع) دارد
وی تصریح کرد: در بزنگاه تاریخی عنصری که باعث میشود شیعه از غیر شیعه تمایز پیدا کند، یک زن به نام حضرت زهرا(س) حضور دارد و اگر از موضعگیریهای حضرت زهرا(س) فاکتور بگیریم امام علی(ع) صرفاً به خلیفه چهارم تبدیل میشود، که میتوان از این قضیه نتیجه گرفت اگر عنصر زن را از شیعه جدا کنیم عملاً مفهوم تشیع استحاله میشود و تقریباً در هیچ دینی این چنین پیوند ناگسستنی با زن وجود ندارد
حجتپناه در مقایسه نگاه فمنیست و مهدویت به زن گفت: در نگاه مهدویت، زن و مرد در تقابل با یکدیگر قرار نمیگیرند و اتفاقاً زن و مرد پشتیبان و همراه هم هستند که این نگاه در دینها و مکاتب دیگر بشری دیده نمیشود که در جای خود خاص است و نیازمند واکاوی بیشتری است
وی تصریح کرد: در دیدگاه شیعه وقتی حضرت مهدی(عج) ظهور میکند و حکومت عدل را میگستراند که یکی از مباحثش عدالت جنسیتی است، قطعاً یک قانون و رویکردی لازم دارد، جمیع علما این نظر را میدهند که حضرت فاطمه زهرا(س) کتابی نوشته که نزد امام زمان(عج) امانت است که در این کتاب در خصوص چگونگی حکومت مهدی(عج) صحبت شده است؛ پس اصولاً حتی مبنای حکومت کردن امام زمان(عج) براساس قانونگذاری را در تشیع یک زن تعیین کرده است
حجتپناه با اشاره به نگاه به زن در دین مسیحیت در پایان گفت: مهمترین شخصیت در دین مسیحیت حضرت مریم(س) است و در قرآن سورهای به نام مریم داریم، اما مریم اصولاً در انجیل شهر است و فقط به نام مادر عیسی که آن هم در جاهای خاصی دیده میشود. همچنین در قرآن بین آدم و حوا فرقی گذاشته نمیشود، اما در کتاب مقدس زن را از دنده چپ مرد میدانند