آموزندگی آموزگار و روزگار هرکه ناموخت از گذشت روزگار نیز ناموزد زهیچ آموزگار استاد ادب رودکی
انسان که به دنیا می آید ،هیچ چیز نمی داند قرآن کریم می فرماید : وَاللَّهُ أَخْرَجَكُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ لَا تَعْلَمُونَ شَيْئًا وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ ۙ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ (نحل ،۷۸) خدا شما را از شكمِ مادرانتان بيرون آورد در حالى كه چيزى نمىدانستيد، و بر شما شنوايى، ديدگان و دل ها قرار داد باشد كه سپاس گزاريد.
این نداشتن علم و دانایی را، به لوح و یا ورق سفید، تعبیر می کنند و بسیاری از دانشگاهیان، این مسأله را به دانشمند انگلیسی قرن ۱۷ م، جان لاک نسبت می دهند، و حال اینکه قرآن کریم ۱۰ قرن قبل از جان لاک و دیگران ،لوح سفید را مطرح کرده اند.
غرض مقدمه، یاد گرفتن و آموزش انسان بود. انسان فطرتا کمال جوست و دانش، کمال محسوب می شود، اما آدمی این کمال را به مرور زمان، از آموزگار و یا روزگار یاد می گیرد. چون کسی طفل گریز پا از آموزگار، باشد به ناچار در طول زندگی خود، با تجربه های تلخ و شیرین از روزگار می آموزد، و البته ممکن است افرادی از آموزگار و روزگار ،پند و عبرت نگیرند که می توان آنان را خسر الدنیا و الاخره نامید.
آموزگار, عمر خویش را در پای یادگیری نو آموزان قرار می دهد و بالعکس روزگار، انسان با صرف عمر گرانبهای خود، از آن پند و عبرت می گیرد.
در نوشته ی قبلی، از آموزگار سخن به میان آمد .در کنار مفهوم آموزش، پرورش و یا تربیت وجود دارد که تربیت، به روش رفتار و گفتار دادن به غیر، طوری که این روش، ملکه ذهن او شود، تعلیم و تربیت از صفات ذات باریتعالی است که آیه الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ؛ حمد، بر مربی بودن حضرت حق دلالت دارد و اقْرَأْ وَرَبُّكَ الْأَكْرَمُ الَّذِي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ عَلَّمَ الْإِنْسَانَ مَا لَمْ يَعْلَمْ؛ علق، بر آموزگار بودن ذات اقدس اله، اشاره دارد. همین ویژگی موجب شده است که در ایران نهادی که متولی تعلیم و تربیت هست،با عنوان آموزش و پرورش بخوانند.البته کشورهای عربی این نهاد را وزاره التربیه و التعلیم ثبت کرده اند.شاید هم دلیل تقدم تربیت بر تعلیم، در میان اعراب، آیه دوم سوره جمعه باشد که می فرماید: هُوَ الَّذي بَعَثَ فِي الأُمِّيّينَ رَسولًا مِنهُم يَتلو عَلَيهِم آياتِهِ وَيُزَكّيهِم وَيُعَلِّمُهُمُ الكِتابَ وَالحِكمَةَ وَإِن كانوا مِن قَبلُ لَفي ضَلالٍ مُبينٍ. در این آیه رسالت حضرت پیامبر ختمی مرتبت،تلاوت آیات الهی، تزکیه و تهذیب نفوس آدمیان و یاد دادن کتاب وحکمت، بیان شده است. در این آیه، تزکیه که جنبه ی تربیتی آن قویتر هست، مقدم بر تعلیم می باشد. انبیاء الهی ،مربی و معلم جوامع انسانی بوده اند، و آموزگاران نیز پای در جای پای پیامبران نهاده اند.استاد در هر مرحله ای از روند تعلیم و تربیت،باید صفت مربی و آموزگار بودن را، دارا باشد، تا جانشین پیامبران بوده و بدین سان، صفات الهی، مربی ومعلم بودن را دارا باشد.
کوتاه نوشت: علی شیرخانی