نشانهشناسی پیادهروی اربعین» به همت معاونت فرهنگی جهاد دانشگاهی واحد استان قم با همکاری خبرگزاری ایکنا، با سخنرانی محسن عامری، عضو هيئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی تهران و حسين مهدی رکنآبادی، عضو باشگاه پژوهشگران و نخبگان جوان دانشگاه آزاد اسلامی تهران، هفتم شهریورماه در بستر فضای مجازی رویتاب برگزار شد.
مشروح سخنان محسن عامری، عضو هيئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی تهران در ادامه از نظر میگذرد:
نشانهشناسی بهطور کلی، علم مطالعه نشانهها و مطالعه روابط بین نشانههاست. بررسی انواع نشانهها در فرایند فرهنگی و بازتولید فرهنگ نهفته است. نشانهها، اشارات، دلالات و همه این موارد به نوعی بر چیزی غیر از خودشان دلالت میکنند. زمانی که از نشانهشناسی پیادهروی اربعین صحبت میکنیم، یعنی پیادهروی را بهعنوان نشانهای در نظر میگیریم که دلالت بر چیزی غیر از خود دارد.
به اعتقاد من، تاریخ تشیع بهویژه ایران، در قیام امام حسین(ع) قرار گرفته است و هرکسی که بخواهد تاریخ ایران و تشیع را بهطور واقعی درک کند، تفسیر و معنای آن را در قیام اباعبدالله الحسین(ع) میتواند پیدا کند. پیادهروی اربعین، نشانهای است که بر معناهای دیگری غیر از خود دلالت دارد و این حرکت و مناسک که هرساله رقم میخورد دلالتهایی برتر از مفهوم پیادهروی دارد.
پیادهروی در اربعین یک طریقتی فراتر از موضوعیت است، نشانهها ابتدا توسط گروه یا جامعهای پذیرفته می شود. نشانهشناسی فرهنگی از دیدگاه لوتمان، تجربه یک ملت و حافظه درازمدت آنان است که براساس انباشت آگاهی و بازتوزیع ساختار گرهها پر میشود.
در بازتوزیع ساختار گرهها متوجه میشویم که فرهنگ متمایز با شخصیت انسانی است که فردیت دارد و زمانی که فرهنگ انباشت میشود دو روش دیگر را طی میکند، یعنی برخی از واقعیتها را انتخاب کرده و برخی دیگر را حذف میکند. فرهنگ تشیع، یک مراسم زیبا را انتخاب میکند و آن تجربه فرایند به یادآوردن و فراموش کردن را طی میکند که برگزار شدن هرساله این مراسم نشان از آن دارد که فرایند به یاد آوردن را طی کرده است. زمانی که از جلال و شکوه پیادهروی اربعین سخن میگوییم، باید بدانیم این رفتار نشانهدار دلالتی فراتر از خود مفهوم پیادهروی دارد و یکی از زیباترین تجلیهای انسجام بشری در عصر جدید به شمار میرود که علت آن، انتخاب و پذیرش فرهنگ تشیع است که دائماً این ساختار را بازتوزیع و یادآوری میکند.
تجربه زیسته هر فرد در پیادهروی اربعین نشان داده، آنچه که مردم را نسبت به این اجتماع عظیم هرساله سوق میدهد آن است که فرهنگ پیادهروی اربعین در اذهان عمومی زیبا تصویر شده است، زیرا پیادهروی اربعین هرساله باشکوهتر برگزار شده است. پیادهروی از مفهوم اربعین جداناپذیر است، همانطور که محرم و صفر را از فرهنگ تشیع نمیتوان حذف کرد و باید نشانهها را کنار یکدیگر بررسی کنیم تا به مبادلات فرهنگی و معنایی در گفتمان برسیم.
در نظریه فرهنگی لوتمان و مفهوم سپهرنشانهای، یک مفهوم مسلط، فرهنگهای غیرمسلط را جذب کرده و یک فرهنگ جدید به وجود آمده که متعلق به مفاهیم مسلط و غیرمسلط است و بر بازتولید معناها دلالت دارد. پیادهروی اربعین یک تابلوی زیبایی است که هرساله باشکوهتر برگزار میشود که در ادامه عاشوراست و بهعنوان قدرت فرهنگی، مردمی و مذهبی به شمار میرود و یک قدرت سیاسی نیست.
انباشت قدرتهای مذهبی، باورها و فرهنگی مذهب تشیع که هرساله ساختار گرههای خود را بازتولید میکند، در تعاریف قدرت سیاسی نمیگنجد. یکی از دلالتهای این واقعه، انتظام و انجسام است.نظم و انسجام پیادهروی اربعین قابل توجه است و علت اصلی آن قدرت فرهنگی است. قدرت فرهنگی یک جامعه و فرهنگ که مناسک پیادهروی اربعین را انتخاب کرده است منجر به نظم و انسجام این اجتماع عظیم شده است.
فرهنگی بودن پیادهروی اربعین، گرههای خود را حذف کرده و هرساله جمعیت بیشتری را به خود جذب میکند. همچنین پیادهروی اربعین دلالتی بر باور و ایمان قلبی دارد که یک رویداد جهانی است که هیچکس نمیتواند در برابر آن سکوت کند.
انتهای پیام