حامد هزارخانی در رابطه با ضرورت ارتباط حرفهای گفت: هر فردی فارغ از اینکه قصد داشته باشد در سازمان یا شرکتی استخدام شود، یا برای خودش کسب و کاری راه اندازی کند، و یا بصورت خویشفرما فعالیت کند، نیازمند برقراری ارتباط حرفهای با دیگران است تا در فرآیند شغلی خود موفق شود؛ چرا که هر چقدر که تعامل و ارتباط، حرفهایتر و اصولیتر باشد، احتمال موفقیت در کسب و کار بیشتر خواهد بود.
هزارخانی گفت: اولین نکتهای که در زمینهی ارتباط حرفهای باید به آن توجه شود، تصویر اولیهای است که هنگام مواجهه با افراد جدید، از ما در ذهن آنها شکل میگیرد. چرا که نحوهی قضاوت و تعامل فرد مقابل با ما، بر اساس همان تصور شکل گرفتهی اولیه، ادامه پیدا خواهد کرد. بنابراین در لحظات اولیه ارتباط، باید به گونهای عمل کرد که تاثیر خوبی بر فرد مقابل گذاشته شود.
وی ادامه داد: تصویری که از ما در ذهن دیگران در اولین برخورد بوجود می آید بسیار حیاتی و سرنوشت ساز است، زیرا شخصیت و رفتارهای بعدی ما را نیز براساس همان تصویر اولیه قضاوت می کند و البته تغییر دادن این تصویر، بسیار سخت است. این مسئله در هر جا از جمله روز اول دانشگاه، مواجهه با اساتید، مصاحبه کاری، سخنرانی و ارائه، اولین روز کاری، هنگام شبکه سازی و...اهمیت پیدا می کند.
هزارخانی افزود: پوشش و ظاهر، حالت بدن، حالت های چهره، بهداشت فردی و نحوه دست دادن از جمله عوامل مهم در شکل گیری تاثیر اولیه در ارتباط است. هر فردی متناسب با ارتباطی که قصد دارد برقرار کند (رسمی یا غیررسمی)، باید پوشش، ظاهر، زبان بدن، حالت چهره و بهداشت فردی مناسبی را انتخاب کند.
وی ادامه داد: اصل دوم، گوش دادن فعالانه است. تاثیرگذاری بیش تر بر دیگران، شناخت طرف مقابل و تطبیق سبک ارتباطی، جلب اعتماد، عمیق شدن روابط، استخراج اطلاعات کلیدی و مهم، حصول کلام متقاعدکنندهتر و بهبود مهارت مذاکره از جمله فواید گوش دادن فعالانه محسوب میشود.
حامد هزارخانی خاطرنشان کرد: برای اینکه به طرف مقابل نشان دهید که صحبت هایش را به صورت فعالانه گوش می دهید باید در هنگام گفتگو، وسایل اضافی کنار گذاشته شود، حرکتهای اضافی بدن کنترل شود، آواها و عبارت های تایید کننده بکار رود، ارتباط چشمی مناسبی برقرار شود، با سر به طرف مقابل تاییدیه داده شود و در زمان های مناسب از او سوال شود.
هزارخانی موقعیتسنجی را بعنوان سومین اصل ارتباط حرفهای برشمرد و گفت: برای ایجاد یک ارتباط حرفهای باید موقعیت را بسنجیم و براساس سنجش شکل گرفته، وارد ارتباط و گفتگو شویم.
خودشناسی، شخصیت شناسی، جمعیت شناسی، جایگاه شناسی و هدف شناسی از جمله مولفههای سنجش موقعیت است که باید رعایت شود. برای مثال، باید بدانیم ادبیات غالب بر فعالین یک صنعت یا بازار به چه گونهای است و سعی کنیم تا جایی که امکان دارد، ادبیات و طرز بیان خود را با آنها تطبیق دهیم.
هزارخانی اصل چهارم را، کلام هدفمند توصیف کرد و افزود: در یک ارتباط حرفهای و آگاهانه، باید کلام ما در راستای تحقق اهداف و هدایت و تشویق دیگران برای رسیدن به نتیجهی مطلوب ما باشد.
بنابراین قبل از حرف زدن یک لحظه مکث کنید، تامل کنید (هدفتان را از حرفی که می خواهید بزنید مشخص کنید) و سپس با توجه به هدف تعیین شده، کلماتتان را انتخاب کنید.
هزارخانی بعنوان اصل پنجم و آخر،
نکاتی را در باب نحوهی ارتباط از طریق فضای مجازی بیان کرد: در مبحث تاثیر اولیه، گفتیم که لازم است لباس و پوششی درخور و مناسب داشته باشیم؛ عکس پروفایل ما در شبکههای اجتماعی و پیامرسانها نیز، شامل همان قواعد میشود و لازم است که در انتخاب تصویر مناسب، دقت داشته باشیم.
هزارخانی در رابطه با ارتباط در فضای مجازی گفت: مورد بعدی آنکه امکان ایجاد سوءتفاهم و کژفهمی، در گفتگوی متنی (چت کردن) زیاد است؛ پس بهتر است که گفتوگوهای مهم و حیاتی، و البته صحبت در مورد اختلافنظرها، از این طریق صورت نگیرد.