به گزارش روابط عمومی جهاددانشگاهی استان قم، پنجمین نشست از سلسله نشست های level-up با عنوان اصول متقاعدسازی دوشنبه 14 آبان ماه، به همت سازمان دانشجویان جهاددانشگاهی شعبه قم و پارک علم و فناوری دانشکدگان فارابی دانشگاه تهران برگزارشد.
حامد هزارخانی، نویسنده کتاب کاریزمای پنهان، در ضرورت یادگیری اصول متقاعدسازی گفت: متقاعدسازی آن است که وقتی شما مصاحبه کاری را آغاز میکنید، تلاش در متقاعد کردن فرد مقابل برای استخدام شدن خود میکنید، استارتاپی را آغاز کردهاید و به دنبال جذب سرمایهگذار میگردید و حتی اعتراض به نمرهای که در آخر ترم گرفتهاید نیاز به متقاعدسازی استاد مدنظر دارد. متقاعد سازی در همه جا و در هر لحظه کاربرد دارد. ما در تک تک لحظات زندگی در حال پیادهسازی متقاعدسازی افراد هستیم. متقاعد سازی یعنی نشان دادن سودی که انجام یک کار برای مخاطب هدف دارد. این جمله عمق معنای متقاعدسازی را نشان میدهد.
هزارخانی بیان کرد: در متقاعدسازی، هدف آن است که مخاطب را هدایت کنیم تا کار مدنظر ما را انجام دهند. این اتفاق به روشهای گوناگونی انجام میشود؛ زور و اجبار، یعنی مخاطب را مجبور میکنیم به آنچه که میخواهیم، متقاعد شود. روش دوم متقاعد سازی است؛ آن چیزی است که در این جلسه مورد بحث است و سومین روش، حیله و فریب که در آن اصول متقاعدسازی استفاده میشود اما به همراه دروغگویی است. با این سه روش مخاطب را به سمت آن چیزی که میخواهیم انجام دهد، هدایت میکنیم که مورد اول و سوم اخلاقی نیستند و تمرکز ما روی مورد دوم است.
نویسنده کتاب کاریزمای پنهان گفت: باید کاری کنیم تا کسی نتواند با استفاده از فشار ما را به انجام کاری وادار کند. هر جا که مجبور کردن وجود دارد، اهرم فشار نیز وجود دارد. یکی از اهرمهای فشار، اطلاعات است، مثلا با گفته شدن یک راز، فرد میتواند در ازای فاش نکردن آن، شما را متقاعد به انجام کاری که میخواهد، کند. دومین اهرم فشار، احساسات است که بارها مصادیق باجگیری احساسی را به طرق مختلف شاهد بودهایم. جان و مال نیز از دیگر اهرم فشار هستند که بواسطه آنها افراد متقاعد میشوند تا اقداماتی را انجام دهند. دانستن این موضوع و شناخت اهرم فشار میتواند به فرد این آگاهی را بدهد که کمتر در معرض حیله و یا اجبار قرار گیرد.
هزارخانی افزود: مورد دوم لوگوس به معنای منطق است. هر کجا که از استدلال استفاده میکنیم، از لوگوس استفاده کردهایم. یکی از مصادیق متقاعدسازی به روش حیله در همین جاست. یعنی فرد متقاعدکننده با دروغ و حیله استدلال میآورد تا مخاطب را متقاعد کند و سومین راس این مثلث پتوس یا احساس است. انسانها احساسی تصمیم میگیرند و با منطق توجیه میکنند. اگر بتوانیم در راستای هدفی که داریم، احساسی را در طرف مقابل بوجود بیاوریم، تا حد زیادی به متقاعد شدن فرد نزدیک میشویم. این کار را باید با تصویر سازی در ذهن مخاطب انجام بدهیم. این تصویر سازی میتواند به صورت فراخوانی تصاویر قبلی که در اذهان شکل گرفته باشد و یا به صورت خلق تصویر جدید باشد.