روز جهانی مبارزه با فساد
9 دسامبر (18 آذر) از سوی سازمان ملل روز جهانی مبارزه با فساد نامگذاری شده است و از کشورهای جهان خواسته شده که در زمینه مبارزه با فساد تلاش کنند.
تعریف فساد
واژهی فاسد در لغت به معنی تباهی است. واژهی لاتین آن برای نخستین بار توسط ارسطو و بعدها سیسرون بهکار رفت. در مباحث فلسفی، الهی یا اخلاقی، فساد به انحراف معنوی یا اخلاقی از یک ایدهآل گفته میشود. بنا بر تعریفی فساد به معنی استفادهی غیرمجاز از قدرت عمومی برای منافع خصوصی است.
فساد شامل اعمال متعددی ازجمله رشوه و اختلاس میباشد. فساد دولتی یا سیاسی زمانی اتفاق میافتد که یک مسئول یا کارمند دولتی از ظرفیتهای رسمی برای مقاصد شخصی بهرهگیری کند.
کنوانسیون مبارزه با فساد سازمان ملل متحد
کنوانسیون مبارزه با فساد سازمان ملل متحد در دسامبر 2005 قوت اجرائي پيدا كرد و 154 عضو، دو سوم اعضاء سازمان ملل متحد آن را تصویب نمودند. این کنوانسیون اعضاء را به پیشگیری و جرم انگاری فساد، ارتقاء سطح همکاریهای بین المللی، استرداد دارائی های سرقت شده، ارتقاء کمکهای فنی و تبادل اطلاعات میان هر دو بخش خصوصی و عمومی ملزم می نماید. این کنوانسیون تدابير اساسي در چهار حوزه را معرفی می نماید: پیشگیری، جرم انگاری، همکاری بین المللی و استرداد دارائی ها.
شاخص احساس فساد
سازمان شفافیت بینالملل، با استفاده از شاخص درک یا احساس فساد (به انگلیسی: (Corruptions Perception Index(CPI)، کشورها را برحسب میزان فساد موجود درمیان مقامات دولتی و سیاستمدارانشان رتبهبندی میکند. به عبارت دیگر، این معیار، شاخصی است که رتبهٔ فساد در بخش عمومی یک کشور را درمیان سایر کشورهای جهان نشان میدهد.
برطبق این مقیاس، برترین کشورها که دارای کمترین فساد مالی در میان دولتمردان خود هستند در این مقیاس دارای نمرهٔ ۱۰، و کشورهای با بیشترین فساد مالی در بینابین سیستم دولتی خود دارای نمرهٔ صفر هستند. این شاخص که هرساله منتشر میشود، بهوسیلهٔ معیارهای تعیینشدهٔ سازمان جهانی شفافیت بین الملل و دانشگاه پاساو در آلمان (Universität Passau) محاسبه میشود.
سازمان بینالمللی شفاف سازی در ۱۸۰ کشور جهان دفتر داشته و گزارشهای سالانه خود را بر پایه معیارهایی از جمله بررسی مدیریت دولتی در کشورها، شرایط دسترسی شهروندان به خدمات عمومی، ساختار حقوقی و قضاییِ حاکم در کشورها و موقعیت بخش خصوصی تهیه میکند.
دیدن ابعاد پوستر در ابعاد واقعی