به گزارش روابط عمومی جهاددانشگاهی استان قم، کارگاه چگونه به یک مدیر محصول موفق تبدیل شویم به همت سازمان دانشجویان جهاددانشگاهی استان قم و معاونت پژوهشی دانشکده مدیریت و حسابداری دانشکدگان فارابی دانشگاه تهران و با همکاری انجمن علمی مدیریت بازرگانی دانشکدگان فارابی با حضور امیرحسین نظری، مدیرمحصول دیجی کالا برگزار شد.
امیرحسین نظری، مدیرمحصول دیجی کالا، در ابتدای کارگاه گفت: موضوع اصلی ما در کارگاه امروز، محصول و چگونگی طراحی یک محصول است. تعریف طراحی، پروسه شناخت وضعیت فعلی و ارائه راهکارهای خلاقانه برای رسیدن به یک وضعیت مطلوب نسبی است که این تعریف هم جنبه هنری و هم جنبه مهندسی را در بردارد. تفاوت آن با مهندسی، در نوع مسئلهای است که حل میکنیم. به عنوان مثال در مهندسی، صورت مسئله مشخص است و جواب آن نیز یک چیز ثابت بدست میآید. ولی در دیزاین و طراحی با مسائل پیچیده روبرو هستیم که نه تنها پاسخ مشخصی ندارد بلکه صورت مسئله آن نیز اغلب اوقات مشخص نیست.
نظری بیان کرد: طراحی با هنر نیز تفاوتهایی دارد چرا که هنر بیشتر راجع به فرم و ظاهر قضیه است و هنر به گونه ای است که برای مخاطب خلق نمیشود؛ یعنی هنر خلق میشود و بوجود میآید، سپس مخاطب خود را پیدا میکند اما طراحی برای حل مسئله است و باید مخاطب را بشناسید تا مساله را حل کنید.
مدیر محصول دیجی کالا گفت: یکی از مسائل مهمی که طراحی حل میکند، user experience است که به معنای تجربه کاربری است. تجربهای است که کاربر، از کارکرد با محصول ما دارد و معمولا در صنایع دیجیتال کاربرد دارد. مسئله user experience، یک مسئله پیچیده است و پلتفرم به پلتفرم، متفاوت است.
امیرحسین نظری ادامه داد: نحوه دیزاین و طراحی user experience یا تجربه کاربری، با مفهوم تفکر طراحی صورت میگیرد. تفکر طراحی را معمولا با پروسهای میشناسیم و آن هم این است که تفکر طراحی، به کمک افرادی آمده است که طراح نیستند اما به آنها کمک میکند که چگونه مانند یک طراح، بتوانند مسئلهشان را حل کنند.
وی گفت: یکی از ابعاد دیگری که باید در مدیریت محصول به آن توجه کنیم، کسب و کار است. کسب و کار frame work یا همان چارچوبهای کاری دارد که میتواند مسائل را استخراج کرده و حل کند. یکی از این چارچوبهای کاری در بعدکسب و کار، OKR است که در بازههای زمانی کوتاه، مثلا ۳ماه، هدفگذاری میکند و به مدیر محصول میرساند.
نظری گفت: وظیفه مدیر محصول این است که نقطهای را بیابد که هم کاربر و هم بیزنس به اهداف خود برسد و نیز به راحتی قابل پیادهسازی باشد و راهحلی باشد که تیمفنی به راحتی آن را بفهمند. هر یک از تیمها که وظیفه انجام کاری را دارند، باید حواسشان به مسئولیت خودشان باشد و طوری کار نکنند که به اهداف تیمهای دیگر ضربهای وارد نکنند.