إِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ الَّذينَ هادُوا وَ الصَّابِئُونَ وَ النَّصاري مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ عَمِلَ صالِحاً فَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ
آیه ی 69 از سوره ی مائده
آنها که ایمان آورده اند ، و یهود و صابئان و مسیحیان ، هر گاه به خداوند یگانه و روز جزا ، ایمان بیاورند ، و عمل صالح انجام دهند ، نه ترسی بر آنهاست ، و نه غمگین خواهند شد.
دعوت به اساس دین یعنی ایمان است
شما در هیچ یک از آیات و روایات نمی بینید که سخنی از اعتقاد به میان آمده باشد
آنچه که مهم و حیاتی است مبحث ایمان است و ما بقی در زیر مجموعه ی ایمان قرار می گیرد
در آیه ی بالا برداشت ها متفاوت است
و دو نگاه جاری و ساری است
1)ارزش عمل هر قوم در بستر زمان همان قوم با نبی مشخص مقبول است
2)مرزهای دینی و آیینی مشخص و قالبها ی مرسوم را شکستن و به محتوا عمل کردن
آنچه که به ذهن متبادر می شود مفهوم دوم نگاه ترویجی و فراگیر تری دارد
هر کسی هستی در هر پوسته ای، مرزبندی های دینی و اعتقادی را بشکن، ایمان به خدا و روز جزا داشته باش عمل صالح انجام بده ،خارج از شرافت و انسانیت رفتار نکن تو برنده ای
کسی که ایمان به خدا دارد یعنی معتقد به یک خالق در عرصه ی هستی است و شرک ندارد
آنکس به روز جزا معتقد است یعنی به هر قیمتی هر کاری نمی کند چرا که می داند باید یک روز پاسخگو باشد و فعل ظلم از چنین افرادی کمتر سر زده می شود
و کسی که عمل صالح انجام دهد زیبا فطرت و نیکو کردار خواهد بود و در زیست مادی مردم از دست و زبانش طبق نص صریح روایات در امانند
مجموع این سه فاکتو مغز اصلی و پر مفهوم جریان ایمان در ادیان الهی است
و هر کس مزین به این سه خصلت شد
طوبی لهم و حسن مآب
همانجا ست که در نهایت امام آزادگان در عرصه ی نبرد دو ایمانی یعنی همان تقابل ایمان قلبی و ایمان ظاهری، در میدان کربلا
فریاد می زند اگر دین ندارید لا اقل آزاده باشید
إن لَم یَکُن لَکُم دینٌ و کُنتُم لاتَخافونَ المَعادَ فَکونوا اَحراراً فِی دُنیاکُم
امام در این مدرسه ی نو ایمانی، پا را فراتر گذاشته می فرماید حتی اگر اعتقاد به آخرت نیز ندارید لا اقل در دنیا با شرافت و کرامت زیست کنید و همچون گرگان صحرا، تشنه ی قدرت و مقام نباشید و به هر قیمتی هم جنس خود را تکه تکه نکنید
حال ایمان عملی و قلبی چون سیدالشهدا و یارانش پسندیده است یا نو ایمانان منفعت طلب که در ظاهر لباس دیانت دارند و در عمل رنگ و بویی از ایمان به اطراف خود ساطع نمیکنند؟؟
همان خواهد شد که سر قاری قرآن را با الله اکبر به نیزه می زنند
و با قصد قربت و ورود به بهشت بر بدن مطهر اباعبدالله می تازند
این می شود استحاله ی دین
و این داستان همچنان ادامه دارد گاهی تاختن بر پیکر مادی اهل بیت است و گاهی تاختن بر مکتب فکری شان
و کسانی که در عاشورا به نبرد حسین ابن علی رفتند از برای جلوگیری انحراف اسلام با نواده ی رسول رو در رو شدند
خود را مدافعان حریم دین و جانشینان پیامبر می دانستند و حسین را خارج شده ی از دین
و آنجا بود که حسین خود را مصلح امت جدش رسول خدا می خواند
و لذا اندکی اندیشیدن را باید طلبید
معلوم نیست در این نبرد نگاه ما به کدامین خیمه گاه است؟
خیمه گاه حسینی یا خیمه گاه اموی