رشد را میتوان در چهار جنبهی جسمانی، عاطفی، حرکتی و شناختی مورد مطالعه قرار داد، نکتهای که میبایست در نظر داشت؛ همپوشانی این چهار جنبهی رشدی و تعامل آنها با یکدیگر است؛ به عنوان مثال نمیتوان انتظار داشت کودکی که در جنبهی جسمانی دچار اختلال شده، در جنبههای رشد عاطفی، حرکتی و شناختی همانند همتایان فاقد این اختلال باشد. عدم رشد مهارتهاي حرکتی درشت و ظریف کودکان دارای آسیب شنوایی، یکی از دغدغههای سیستمهاي بهداشتی و آموزشی است که میتواند به مشکلات طولانی مدت درآموزش و یادگیري آنها منجر شود. معلولیت شنوایی این کودکان بهطور معمول به علت درگیرشدن سیستم دهلیزی و تعادلی مشکلات مختلف رشدی را بههمراه خواهد داشت. عمده مطالعات در این کودکان بر آسیبهای شناختی و زبانی متمرکز بوده و رشد مهارتهاي حرکتی در این گروه از افراد کمتر مورد توجه قرارگرفته است. پژوهشهاي مختلف حوزه ي علوم اعصاب نشان میدهد که سیستم شنوایی-حرکتی تعامل دو جانبه و نزدیک در فرایند تولید و ادراك گفتار دارند و دوگانگی کلاسیک ادراك و حرکت، دیگر چندان قابل دفاع نیست. این کتاب ابتدا مروری بر کمشنوایی و توانبخشی داشته و سپس به بررسی رشد حرکتی کودکان ناشنوا بر اساس مطالعات سه دههی گذشته پرداخته و در پایان به شرح یک مطالعه پژوهشی در این خصوص می پردازد.
کتاب "رشد حرکتی درکودکان ناشنوا" بیانگر لزوم توجه به توانبخشی کودکان ناشنوا در همهی ابعاد رشدی است (نه صرفاً بعد تربیت شنیداری). مطالعهی این کتاب به همهی افراد دلسوز در زمینه توانبخشی کودکان ناشنوا از جمله والدین، متخصصان شنواییشناسی، گفتاردرمانی، کاردرمانی، رفتارحرکتی، روانشناسی، مربیان ورزش، کارشناسان مراکز خانواده و کودک ناشنوا توصیه میشود.