نویسنده کتاب «من جانباز نیستم» گفت: در تمام کارهای خود حکمت، توحید، توسل و درسی که سرکلاس یاد گرفتم، در تاریخ شفاهی دنبال میکنم و به دنبال تحریف تاریخ نبودم.
سیدمیثم موسویان در برنامه فصل سخن با محوریت نقد کتاب «من جانباز نیستم»، با بیان اینکه نوشتن این کتاب با معرفی یک جانباز شکل گرفت، اظهار کرد: با توجه به اینکه تاریخ شواهی کار نکرده بودم، احساس میکردم توانایی نوشتن چنین کتابی را ندارم و به همین علت رغبتی به نوشتن نشان ندادم.
وی تصریح کرد: تصور داشتم این کتاب به سفارش یکی از ارگانهاست و قرار است مبلغی بابت آن دریافت کنم اما نویسندهای که این جانباز را به بنده معرفی کرده بود اعلام کرد اینگونه نیست و در واقع کاری دلی است.
موسویان افزود: مدتی بعد آقای پیرحیاتی(جانباز) با بنده تماس گرفت که به وی گفتم امکان سفر به بروجرد را ندارم و از وی خواستم خاطرات خود را ضبط کرده و برایم ارسال کند و بنده براساس گفتههای وی کتاب را بنویسم.
نویسنده کتاب «من جانباز نیستم» ادامه داد: این جانباز جنگ تحمیلی برای ضبط صدای خود موبایلی نداشت که بنده از وی خواستم از طریق دوست و همسایه صدای خود را برای بنده ضبط و ارسال کند که بعد از مدتی این جانباز ۴۰ صوت را برایم ارسال کرد.
وی خاطرنشان کرد: با وجود اینکه به سختی حرف میزد دو فصل از کتاب را نوشتم و به کافینتی در بروجرد ارسال کردم که آقای پیرحیاتی از طریق این کافینت نوشتههایم را دریافت و مطالعه میکرد. بعد از مدتی با بنده تماس گرفت و گفت اشکالات نوشتهها را از طریق گوشی تلفن همراه پسرش برای بنده ارسال کرده است.
این نویسنده همدانی با اشاره به اینکه طی این مدت آقای پیرحیاتی بارها صرفاً برای احوالپرسی با بنده تماس میگرفت، اظهار کرد: در ایام نوروز سفری به مشهد مقدس داشتم که در قطار شروع به شنیدن صدای آقای پیرحیاتی کردم و در این سفر نوشتن کتاب تمام شد.
وی با بیان اینکه در طول مدت نوشتن کتاب، نوشتهها را از طریق کافینت به آقای پیرحیاتی میرساندم تا اشکالات را برطرف کند، افزود: کار که تمام شد نوشتهها را برای نشر معارف ارسال کردم و چاپ شد.
موسویان با اشاره به اینکه وقتی کتاب «من جانباز نیستم» رونمایی شد بنده آقای پیرحیاتی را برای نخستینبار میدیدم و او را نمیشناختم، یادآور شد: چند روز بعد از رونمایی غریبانه از دنیا رفت و حتی یکی از مسئولان در تشییع و ختم وی شرکت نکرد.
نویسنده کتاب «من جانباز نیستم» تأکید کرد: یکی از اتهاماتی که به کتاب بنده وارد کردند این بود که این نوشتهها ساختگی است در حالیکه وقتی نوشتن تاریخ شفاهی به بنده محول میشود مطلقاً اتفاقات را دستکاری نمیکنم و عین اتفاقاتی که افتاده را مینویسم و تا جایی که امکان دارد سعی میکنم دیالوگی از قول شهدا اضافه نکنم.
وی با اشاره به اینکه آقای پیرحیاتی به سختی صحبت میکرد و گاهی اوقات برخی اسامی را به طور مطلق فراموش کرده بود اما بنده بارها و بارها صوت را گوش میکردم؛ تأکید کرد: بنده در تمام کارهای خود حکمت، توحید، توسل و درسی که سرکلاس گرفتم، در تاریخ شفاهی دنبال میکنم و به دنبال تحریف تاریخ نبودم، به ویژه در مسائل ماورائی به هیچ وجه دخل و تصرفی نمیکنم و چیزی که راوی بیان میکند را مینویسم.
به گزارش ایسنا، طرح ملی فصل سخن به همت معاونت فرهنگی جهاددانشگاهی همدان با محوریت نقد کتاب «من جانباز نیستم» برگزار شد.نویسنده کتاب «من جانباز نیستم» گفت: در تمام کارهای خود حکمت، توحید، توسل و درسی که سرکلاس یاد گرفتم، در تاریخ شفاهی دنبال میکنم و به دنبال تحریف تاریخ نبودم.
سیدمیثم موسویان در برنامه فصل سخن با محوریت نقد کتاب «من جانباز نیستم»، با بیان اینکه نوشتن این کتاب با معرفی یک جانباز شکل گرفت، اظهار کرد: با توجه به اینکه تاریخ شواهی کار نکرده بودم، احساس میکردم توانایی نوشتن چنین کتابی را ندارم و به همین علت رغبتی به نوشتن نشان ندادم.
وی تصریح کرد: تصور داشتم این کتاب به سفارش یکی از ارگانهاست و قرار است مبلغی بابت آن دریافت کنم اما نویسندهای که این جانباز را به بنده معرفی کرده بود اعلام کرد اینگونه نیست و در واقع کاری دلی است.
موسویان افزود: مدتی بعد آقای پیرحیاتی(جانباز) با بنده تماس گرفت که به وی گفتم امکان سفر به بروجرد را ندارم و از وی خواستم خاطرات خود را ضبط کرده و برایم ارسال کند و بنده براساس گفتههای وی کتاب را بنویسم.
نویسنده کتاب «من جانباز نیستم» ادامه داد: این جانباز جنگ تحمیلی برای ضبط صدای خود موبایلی نداشت که بنده از وی خواستم از طریق دوست و همسایه صدای خود را برای بنده ضبط و ارسال کند که بعد از مدتی این جانباز ۴۰ صوت را برایم ارسال کرد.
وی خاطرنشان کرد: با وجود اینکه به سختی حرف میزد دو فصل از کتاب را نوشتم و به کافینتی در بروجرد ارسال کردم که آقای پیرحیاتی از طریق این کافینت نوشتههایم را دریافت و مطالعه میکرد. بعد از مدتی با بنده تماس گرفت و گفت اشکالات نوشتهها را از طریق گوشی تلفن همراه پسرش برای بنده ارسال کرده است.
این نویسنده همدانی با اشاره به اینکه طی این مدت آقای پیرحیاتی بارها صرفاً برای احوالپرسی با بنده تماس میگرفت، اظهار کرد: در ایام نوروز سفری به مشهد مقدس داشتم که در قطار شروع به شنیدن صدای آقای پیرحیاتی کردم و در این سفر نوشتن کتاب تمام شد.
وی با بیان اینکه در طول مدت نوشتن کتاب، نوشتهها را از طریق کافینت به آقای پیرحیاتی میرساندم تا اشکالات را برطرف کند، افزود: کار که تمام شد نوشتهها را برای نشر معارف ارسال کردم و چاپ شد.
موسویان با اشاره به اینکه وقتی کتاب «من جانباز نیستم» رونمایی شد بنده آقای پیرحیاتی را برای نخستینبار میدیدم و او را نمیشناختم، یادآور شد: چند روز بعد از رونمایی غریبانه از دنیا رفت و حتی یکی از مسئولان در تشییع و ختم وی شرکت نکرد.
نویسنده کتاب «من جانباز نیستم» تأکید کرد: یکی از اتهاماتی که به کتاب بنده وارد کردند این بود که این نوشتهها ساختگی است در حالیکه وقتی نوشتن تاریخ شفاهی به بنده محول میشود مطلقاً اتفاقات را دستکاری نمیکنم و عین اتفاقاتی که افتاده را مینویسم و تا جایی که امکان دارد سعی میکنم دیالوگی از قول شهدا اضافه نکنم.
وی با اشاره به اینکه آقای پیرحیاتی به سختی صحبت میکرد و گاهی اوقات برخی اسامی را به طور مطلق فراموش کرده بود اما بنده بارها و بارها صوت را گوش میکردم؛ تأکید کرد: بنده در تمام کارهای خود حکمت، توحید، توسل و درسی که سرکلاس گرفتم، در تاریخ شفاهی دنبال میکنم و به دنبال تحریف تاریخ نبودم، به ویژه در مسائل ماورائی به هیچ وجه دخل و تصرفی نمیکنم و چیزی که راوی بیان میکند را مینویسم.
طرح ملی فصل سخن به همت معاونت فرهنگی جهاددانشگاهی همدان با محوریت نقد کتاب «من جانباز نیستم» برگزار شد.