درباره طرح «یادِ یار» با گرامیداشت شهید دانشجو «محمد عراقچیان» برگزار شد

سومین دوره طرح ملی «یادِ یار» در استان همدان با گرامیداشت شهید دانشجو «محمد عراقچیان»، از شهدای غواص تخریب‌چی کربلای 4 به همت معاونت فرهنگی جهاددانشگاهی واحد همدان و با همکاری دانشگاه آزاد واحد همدان برگزار شد.

معاون نهاد مقام معظم رهبری در دانشگاه آزاد واحد همدان در این مراسم اظهار کرد: اگر شهدا نبودند و جان و خونشان را برای دین خدا، نظام، انقلاب، ملت و وطن و سرزمین هدیه نمی‌کردند، به طور قطع وضعیتمان در حال حاضر بسیار متفاوت بود و هیچ بعید نبود مانند بسیاری از کشورهای منطقه، در چنگ اسرائیل خبیث بود، اسرائیلی که وحشی‌گری‌اش به قدری زیاد است که تنها در طول یکسال گذشته بیش از 50 هزار بی‌گناه غزه را شهید کرده است.

حجت‌الاسلام محمد امیری‌قوام با تأکید بر اینکه با ایثار و جانفشانی همین شهداست که امروز جمهوری اسلامی با اقتدار موشک روانه اسرائیل می‌کند و تمام سیستم‌های پدافندی آنها را پشت سر می‌گذارد، خاطرنشان کرد: اگر امثال شهید طهرانی‌مقدم‌ها، حاج قاسم‌ها و سیدحسن نصرالله‌ها نبودند بلاشک مردم ما شرایط خیلی سخت و تلخی را تجربه می‌کردند به طوریکه خسارت‌های تحمیلی به کشور در مقابل سختی‌های کنونی نظیر مشکلات اقتصادی، تورم، گرانی، کاهش ارزش پول ملی و ...، بسیار بسیار سنگین‌تر و غیرقابل محاسبه بود.

وی با اشاره به اینکه هزینه کشور برای مقابله با جنگ تحمیلی عراق در طول هشت سال بیش از 512 میلیارد دلار بود، عراقی که نزدیک به 49 کشور از او حمایت می‌کردند، گفت: بنا به فرمایشات مقام معظم رهبری پیرامون شهید و شهادت، اگر خداوند متعال این دعا را از کسی قبول کند که مرگش را در شهادت قرار دهد، بزرگترین امتیاز را به یک انسان داده است بنابراین می‌توان گفت شهید عراقچیان بزرگترین امتیاز و پاداش را از خداوند گرفته است.

امیری‌قوام با بیان اینکه شهادت یکی از مفاهیمی است که تنها در ادیان معنا می‌دهد و باز بنا به فرمایش مقام معظم رهبری، شهید و شهادت خارج از چهارچوب دین بی‌معناست و به برکت اسلام است که معنای شهادت به اوج خود رسیده، مطرح کرد: به معنای واقعی کلمه شهادت بالاترین مزد و پاداش الهی است و بنا به فرموده آیت‌الله خامنه‌ای، هر ملتی هنر شهادت را یاد گرفت، برای همیشه سربلند است و تا وقتی که رگ و ریشه شهید و شهادت در خون جوانان ما وجود دارد، باکی از دشمن وجود ندارد، شاید دشمن ضربه و آسیب بزند اما نمی‌تواند ما را از پا درآورد.

اگر مفهوم شهید و شهادت در جامعه رونق گرفته بود، خیلی از دردهای فرهنگی را نداشتیم

وی با اعلام اینکه اگر مفهوم شهید و شهادت و انس با شهدا به معنای واقعی کلمه در جامعه رونق گرفته بود، خیلی از دردهای فرهنگی را نداشتیم، تصریح کرد: یکی از خلأهای جدی بسیاری از آسیب‌های اجتماعی و فرهنگی موجود در جامعه، این است که نتوانستیم آنطور که باید ارتباط با شهدا را در بین نسل جوان و نوجوانمان تزریق کنیم که اگر می‌توانستیم خود شهدا به میدان می‌آمدند، مگر نه اینکه ما طبق آیات قرآن معتقدیم شهدا زنده‌اند.

وی اذعان کرد: متأسفانه ما به ظاهر زنده‌ها، بستر اثرگذاری شهدا را در جامعه فراهم نمی‌کنیم وگرنه اگر میدان را برای اثرگذاری آنها باز کرده و در حد توان کار کنیم، آن وقت خواهیم دید که شهید چطور خودش به میدان می‌آید و جوانان را با خود همراه می‌کند کما اینکه همواره شاهد هستیم با هر بار ورود پیکر مطهر شهید به یک فضا، دل‌ها دگرگون شد و این ادعا با ورود پیکر شهید گمنامی در سال گذشته به دانشگاه و موج شور و هیجان در بین جوانان قابل اثبات است.

معاون نهاد مقام معظم رهبری در دانشگاه آزاد واحد همدان وجود پنج شهید گمنام مدفون در این دانشگاه را مایه برکت و افتخار دانست و اظهار کرد: متأسفانه این شهدا غریب هستند و امیدوارم ما را ببخشند و دعا کنند تا منشأ اثر و تحولات گسترده و مثبت برای آرمان‌های شهدا قرار گیریم.

طرح یادِ یار؛ زمینه‌ساز رشد و تقویت فرهنگ ایثار و شهادت

رئیس جهاددانشگاهی واحد همدان نیز هدف اصلی برگزاری طرح ملی «یادِ یار» را معرفی و تجلیل از شهدای دانشجو و شهدای علم و فناوری و آشنا کردن دانشجویان با قله‌های سرافراز مبارزه و ایثار در جهت افزایش دغدغه‌مندی و بصیرت آنها عنوان کرد.

دکتر مهدی میرزاپور، زمینه‌سازی برای رشد و تقویت فرهنگ ایثار و شهادت در دانشگاه‌ها و مبارزه با تناقض‌های شناختی موجود در نظام تعلیم و تربیت دانشگاه در زمینه مقطع بسیار درخشان تاریخی ایران اسلامی را از دیگر اهداف این طرح برشمرد.

وی در ادامه اهمیت و ضرورت اجرای طرح را بازخوانی و بازتولید آرمان‌های شهدای دانشجو در جهت تبیین آرمان‌های اسلام و انقلاب و تمسک به عینیت آنها در جامعه، ایجاد تحولی بینشی و رویشی برای شناخت جایگاه حقیقی دانشگاه و نقش شهدای دانشجو در تحقق حرکتی که غایت آن دانشگاه اسلامی خواهد بود، اشاعه فرهنگ جهاد و شهادت با توجه به فرموده امام راحل «فرهنگ، مبدأ همه امور برای ملت‌ها است.» و تقویت هر سه لایه هویتی ملی، دینی و انقلابی دانشجویان خواند.

میرزاپور ادامه داد: بزرگداشت شهیدان و به ویژه شهدای دانشجو، به عنوان یکی از شاخص‌‎ها و مؤلفه‌های تقویت روحیه ایمان خالصانه در بین تمامی اقشار جامعه، ارتقاء سطح دانش و بصیرت در دانشجویان برای شناسایی انواع جنگ و توام کردن بصیرت و شجاعت در نیروهای فرهنگی دانشگاه‌ها، نهادینه شدن فرهنگ شهادت در سطح دانشگاه‌ها و در بین نسل جوان، یادآوری ارزش‌های شهدای دانشجو و عظمت آنها و ایجاد گرایش و انگیزه به ادامه راه آنان، شناخته شدن دانشجویان شهید به عنوان قشر فرهیخته و نخبه در میان شهدا در زمره برجسته‌ترین و مؤثرترین نخبگان جامعهو استفاده از آثار و وصایای شهدای دانشجو به عنوان اسناد راهبردی و راهگشا در حوزه فعالیت‌های فرهنگی از دیگر ضرورت‌های اجرای طرح است.

خواهر شهید محمد عراقچیان نیز اظهار کرد: محمد مانند سایر شهدا خصوصیات اخلاقی خاص خودش را داشت، به ویژه شهدای عزیزی که با وجود سن کم، روح بلندی داشتند و این روح را در انجام واجبات و ترک محرمات ارتقاء دادند و به عند ربهم یرزقون رسیدند.

زهرا عراقچیان با اشاره به اینکه محمد متولد تیرماه 46 بود که در دی‌ماه 65 در منطقه ام‌الرصاص آسمانی شد و سال 75 پیکر مطهرش به میهن رجعت کرد، گفت: محمد بسیار فردی صبور، آرام و ساکت بود و جز به ضرورت صحبت نمی‌کرد. هر چه فکر می‌کنم یکبار هم یادم نمی‌آید در حالت عصبانیت و تندی او را چه در منزل چه خارج از منزل دیده باشم.

وی ادامه داد: با توجه به اینکه اختلاف سنی منو محمد کم بود، اوقات بیشتری با هم بودیم، در دوران کودکی با هم هم‌بازی بودیم و کمی بعد همفکری زیادی با هم داشتیم.

عراقچیان با بیان اینکه برادر شهیدم بسیار سربه زیر، قانع و مهربان بود و هر وقت از جبهه برمی‌گشت به خواهرها سرکشی و به بچه‌ها اظهار لطف  و محبت می‌کرد.

وی با اشاره به اینکه شهدا از درجه خاصی از اعتقادات برخوردار بودند و محمد هم بسیار به نماز اول وقت توجه می‌کرد و محرم و نامحرم برایش مهم بود، تصریح کرد: برادر سربه زیرم حتی به زنان بی‌حجاب در فیلم‌های خارجی پخش شده از تلویزیون نگاه نمی‌کرد و سرش را پایین می‌انداخت و چشمانش را می‌بست.

خواهر شهید عراقچیان با اشاره به فعالیت اجتماعی محمد بیان کرد: دوران راهنمایی محمد مصادف با پیروزی انقلاب بود و آن زمان در راهپیمایی‌ها و توزیع اعلامیه‌های امام خمینی(ره) شرکت می‌کرد. دبیرستان که رفت، فعالیتش بیشتر شد و جزو اعضای اصلی انجمن اسلامی دبیرستان امام خمینی(ره) قرار گرفت که به گواه مدیران و مسئولان دبیرستان و دانش‌آموزان دیگری که با وی بودند، بسیار فعال بود.

وی اضافه کرد: سرکشی به خانواده‌های شهدا و نیازمندان، برنامه‌ریزی برای سطح دبیرستان و دانش‌آموزان و بردنشان به مراسم‌های برگزار شده در سطح شهر و مراسم شهدا از دیگر اقدامات برادر شهیدم بود که در کنار درس خواندن در رشته ریاضی فیزیک به آنها می‌پرداخت.

«جبهه، دانشگاه آزاد اسلامی است»

عراقچیان خاطرنشان کرد: محمد بسیار نسبت به جبهه و شهدا اعتقاد راسخی داشت تا آنجا که می‌گفت «جبهه، دانشگاه آزاد اسلامی است. هر کس با هر شرایطی می‌تواند به این دانشگاه وارد شود و خود را ارتقاء دهد، هیچ محدودیتی برای هیچ کس ندارد، جبهه محلی است که اسلام عملی را می‌توانیم آنجا ببینم.» در حقیقت کسی که با این سن کم به این حد از رشد رسیده، تنها باید راه خدا را رفته باشد.

وی افزود: محمد همواره به مزار شهدا سرمی‌زد، گاهی سر قبر شهید می‌خوابید، گویا با هم نجوا داشتند و عهد و قراردادی بوده که به آن رسیده است. شب و نصف شب با دوستانش به باغ بهشت می‌رفتند و در قبرهای خالی دراز می‌کشیدند و حتی می‌خوابیدند؛ در واقع کارهایی انجام می‌داد که خیلی در مخیله ما نمی‌گنجد اما راهش را اینگونه یافت و به مقام والای شهادت رسید.

خواهر شهید عراقچیان تصریح کرد: محمد در سال سوم و چهارم دبیرستان کمی با جهاد همکاری داشت و در کارهای فرهنگی جهاد شرکت می‌کرد و سال آخر مدرسه بیشتر به جبهه روی آورد و اوج حضور و فعالیتش مربوط به زمانی است که در رشته علوم اقتصادی دانشگاه اصفهان درس می‌خواند. دانشگاه که رفت خیلی متوجه جبهه رفتنش نمی‌شدیم چراکه از اصفهان و دانشگاه اعزام می‌شد. یک بار هم با وجود اینکه زخمی شده بود، به عقب برنگشته و بعد تحت درمان قرار گرفته بود اما هیچ گاه صحبتی از مجروحیتش به میان نیاورد، بعدها از دوستان و همرزمانش این موضوع را شنیدیم.

وی ادامه داد: آخرین حضور در جبهه مربوط می‌شود به دی ماه سال 65 که قرار بود در عملیات کربلای 4 شرکت کند، گویا به او شهادتش الهام شده بود چراکه وصیت‌نامه‌اش را هم شب قبل از انجام عملیات نوشته و بابت خط‌خوردگی‌ها عذرخواهی کرده بود. او راهش را پیدا کرد و رفت، امروز ما وظیفه داریم که راه شهدا را برویم. اگر می‌خواهیم بگوییم شهدا ما را شفاعت کنند، شفاعت در همین دنیاست، ما باید به کلاس شهدا وارد شویم تا آنها دستمان را بگیریم. اگر پشت در این کلاس باشیم یا اصلاً وارد نشویم چطور می‌خواهیم بگوییم دست ما را بگیرند و نزد خودشان ببرند؟ پس باید از همین جا وسیله شفاعت را فراهم کنیم.

فرمانده و همرزم شهید و از آزادگان و راویان دفاع مقدس نیز با اشاره به اینکه شهید عراقچیان از زمان دبیرستان فعالیت‌های انقلابی خود را آغاز کرد، گفت: شهید با جهادسازندگی در جبهه حضور یافت و زمانی‌که دانشجوی اصفهان شد، با نیروهای لشگر امام حسین(ع) این شهر در منطقه حاضر شد. او در سال 65 به لشگر انصارالحسین(ع) همدان تغییر مکان داد و در قسمت تخریب به عنوان تخریب‌چی حضور یافت.

محسن جام‌بزرگ افزود: با توجه به اینکه دشمن موانعی همچون مین‌های ضدتانک، ضدنفر و ضد خودرو، انواع دوشگاها، سیم‌خاردارهای کلافی، فرشی، خورشیدی و حلقوی در مسیر قرار می‌داد، کار بچه‌های تخریب باز کردن معبر بود تا نیروها فرصت هجوم به دست آورند. حالا این جوان دانشجو به عنوان تخریب‌چی در نوک جنگ قرار گرفت و بعد هم آموزش غواصی دید تا به عنوان غواص تخریب‌چی خدمت کند.

وی با اشاره به اینکه محمد نخستین کار غواصی را 20 شهریور سال 65 در جزیره مجنون انجام داد، افزود: در سد گتوند -مابین شوشتر و دزفول- در مرکز آموزشی غواصی توفیق حضور در خدمت شهید را داشتم و آموزش‌های غواصی لازم در رابطه با عملیات‌ها را به او آموزش دادم.

وی بیان کرد: در عملیاتی که در جزیره مجنون انجام شد، این شهید عزیز و تعدای از بچه‌ها برای اینکه سالم بمانند به آب زدند و 50 حلقه چاه نفتی موجود در این جزیره را به تصرف درآوردند. به خاطر اینکه آتش توپخانه دشمن در شهرها و روستاها سوار نشود، باید خط مقدم جبهه را عقب‌تر می‌بردیم تا این مناطق از بُرد دشمن دور بماند و مردم مجدداً به منازلشان برگردند و اگر پایان جنگ شد، برگ برنده‌ای داشته باشیم و از جایگاه بالا بتوانیم صحبت کنیم.

این روای دفاع مقدس خاطرنشان کرد: نیروهای ما در قسمت‌های حساس عملیات می‌کردند و آن قسمت‌ها را می‌گرفتند. در جزیره‌ای که بودیم، یکی، دو جاده داشت و بقیه‌‌اش آب و نیزار بود. وقتی بچه‌ها به آب زدند تعدادی از جمله شهید عراقچیان 24 ساعت بعد از عملیات به خشکی آمدند، تصور کنید با لباس غواصی در خوزستانی که دمای هوایش در شهریورماه به 50 درجه می‌رسد و شرجی است، با لباس غواصی چندین ساعت در آب باشی، واقعاً کار طاقت‌فرسایی است. وقتی محمد برگشت یک قسمت از بدنش پخته بود، غواص دیگری 48 ساعت بعد برگشت و وقتی می‌خواست لباس غواصی را از تن خارج کند، یک قسمت‌هایی از گوشت بدنش کَنده می‌شد. ما مجبور بودیم نیروها را برای انجام عملیات بزرگتر یعنی کربلای 4 آماده کنیم.

تمرین‌های سخت غواصی به منظور آمادگی برای عملیات کربلای 4

وی ادامه داد: فرماندهان به غواصان دستور به کار بیشتر و افزایش توانایی داده بودند که از پس عملیات بزرگ کربلای 4 برآیند چراکه عملیات باید در اروندرود خروشان با جز و مدهای آنچنانی‌اش انجام می‌گرفت بنابراین باید بچه‌ها کار بیشتری انجام می‌دادند تا ورزیده‌تر می‌شدند. بچه‌ها وقتی وارد آب می‌شدند از شدت سرما دندان‌هایشان بهم می‌خورد اما خم به ابرو نمی‌آوردند چراکه هدف بزرگتری داشتند و خسته نمی‌شدند.

جام‌بزرگ اضافه کرد: غواصان صبح، ظهر و عصر به آب می‌زدند و شب بعد از استراحت، دعای توسلشان برقرار بود. نصف شب مجددا وارد آب می‌شدند تا با تاریکی آب آشنا شوند. در واقع تمرین‌های روز برای ورزیدگی و شب‌ها برای آشنایی بود. بعد از خروج شبانه از آب، به جای استراحت، نماز شب می‌خواندند و دعا و ذکر خداوند می‌پرداختند.

وی تصریح کرد: اگر شاهد پیروزی لشگریان اسلام بر 56 کشور جهان شدیم که تمام تجهیزات و حتی نیروهایشان را در اختیار صدام قرار می‌دادند، یکی به علت قدرت نظامی‌گری و دیگری به علت توسل، توکل و شب زنده‌داری بچه‌ها بود.

شب عملیات کربلای 4

این آزاده دفاع مقدس در ادامه به تشریح شب عملیات کربلای 4 پرداخت و یادآور شد: در شب عملیات باید نیروها از عرض اروندرود عبور می‌کردند، با توجه به موانع طبیعی موجود همچون جزایر و موانعی که عراقی‌ها ایجاد کرده بودند، باید برای گرفتن خط دشمن، جزایر را می‌گرفتیم و بعد برای دفاع به خط می‌رسیدیم بنابراین تعدادی از نیروها برای گرفتن این جزایر باید می‌رفتند، یک عده غواص هم باید جزایر را دور می‌زدند تا به خط بروند. در واقع حدوداً بین یک تا سه ساعت غواص‌ها بنا به مأموریت‌هاشان در آب بودند. جز و مد هم فشار می‌آورد. تعدادی از غواص‌ها باید در حالت جزر، یک عده در حالت ساکن و یک تعداد در حالت مد باید در آب حرکت می‌کردند. ساعت‌ها نسبت به نور مهتاب محاسبه می‌شد و براساس آن نیروها هدایت می‌شدند که همزمان به خط دشمن برسند.

وی ادامه داد: مأموریت آن دسته از نیروهایی که در حالت جزر بودند، حرکت در آب با سرعت 70 کیلومتر بر ساعت بود و با جزر آب به نقطه مورد نظر می‌رسیدند. آن دسته که در حالت مد بودند، حرکت آب به غواصی آنها کمک می‌کرد و کنار می‌کشیدند و دسته سوم در حالت ساکن، مستقیم به آب می‌زدند. در واقع داستان غواصان دست بسته، مربوط به عملیاتی بود که نیروها باید جزایر را دور می‌زدند اما متأسفانه دیده شده و درگیری ایجاد می‌شد و اگر قرار بود ما نرویم، آنها قتل عام می‌شدند بنابراین بچه‌ها براساس تکلیف عمل کردند. وقتی به آب زدیم با گرداب هم برخورد کردیم و وقتی به قسمت‌هایی رسیدیم که بچه‌ها می‌توانستند کفش‌های غواصی را از پا دربیاورند، با هجوم عراقی‌ها با سلاح‌های پیشرفته و توپ 106 که برای زدن سنگر و خودرو بود، مواجه شدیم.

این روای دفاع مقدس تصریح کرد: در ادامه به سیم‌خاردارهای حلقوی و خورشیدی رسیدیم، سیم‌خاردارهای حلقوی کره‌ای شکل و ادامه‌دار بودند و خورشیدی‌ها حاوی میلکردهای 14 بود که اگر قایقی از عرض اروندرود حرک کرد، نوک سکان به این سیم‌خاردارها اصابت کند. با این وجود بچه‌ها از این موانع هم عبور کردند و به فاصله چند متر به سیم‌خارهای دیگری رسیدیم که مین‌گذاری شده بودند. بعد از عبور از موانع دوم، به موانع سوم رسیدیم، تقریباً دو متر سیم‌خاردار بود و بچه‌ها عبور کردند. درو اقع با آن همه تجهیزاتی که دشمن داشت، آنها را از آنجا راندندند، خط را شکستند و مستقر شدند.

وی افزود: در منطقه خشکی پستی و بلندی‌هایی وجود دارد که بچه‌ها سنگر بگیرد اما در اروندرود همه جا آب بود و بچه‌ها باید در عین غواصی، فعالیت‌هایی نظیر تیراندازی نیز انجام می‌دادند و با این وضعیت خط دشمن شکسته شد. پشت کانال‌های خط دوم و سوم که خاکریزهای نونی شکل زده شده بود، خط چهارم وجود داشت اما بچه‌های ما که شهید عراقچیان نیز در بینشان بود، خط را شکستند و توانستند حتی تا خط سوم و چهارم پیش‌روی کنند اما هنوز جزیره ام‌الرصاص سقوط نکرده بود چراکه دشمن با پدافندی که برای سرنگونی هواپیما بود، بچه‌ها را تیغ‌تراش می‌کردند به همین علت هیچ نیرویی نتوانست برای کمک بیاید. صبح وقتی هوا روشن شد بچه‌ها اکثراً مجروح بودند و با این وجود می‌جنگیدند.

نحوه شهادت شهید محمد عراقچیان

وی به روز شهادت شهید عراقچیان و سایر بچه‌های غواص گریزی زد و گفت: در همین حین به منی که زخمی بودم و نمی‌توانستم حرکت کنم و با بچه‌ها صحبت می‌کردم، پیغام دادند: حاجی نیروها دارند برای کمک می‌آیند، ناراحت نباش. گفتم: رمز را بگویید. گفتند ما می‌گوییم «الله اکبر» آنها جواب می‌دهند «الله اکبر»، به آنها گفتم رمز نیروهای شیراز «یا مهدی» و رمز ما «یا حسین» است، اگر پاسخ گرفتید نیروها خودی هستند که طرف مقابل مجدداً رمز «الله اکبر» را مطرح کرده بود. بنابراین مطمئن شدیم نیروهای عراقی هستند، اجازه دادیم جلو بیایند اما بچه‌ها مثل آشغال آنها را درو کردند. با وجود اینکه بسیاری از بچه‌ها زخمی بودند اما با آن حال تلفات زیادی از عراقی‌ها گرفتند. همان زمان شهید عراقچیان برای حمله از کانال خارج می‌شود که با قنّاصه به سرش شلیک می‌کنند و او را به شهادت می‌رسانند.

گفتنی است؛ شهید محمد عراقچیان 5 مردادماه سال 46 در همدان به دنیا آمد و در تاریخ 4 دی‌ماه سال 65 در منطقه ام‌الرصاص به فیض شهادت نائل آمد. او در حالی در 19 سالگی شهید شد که دانشجوی علوم اقتصادی دانشگاه اصفهان بود.

وصیت‌نامه شهید محمد عراقچیان

با سلام به آقا امام زمان (عج) و امام امت و خانواده شهدا و تمام آرزومندان زیارت کربلا و تمام یاوران امام زمان (عج)

اینک که شروع به نوشتن چند کلامی به عنوان وصیت‌نامه کرده‌ام قلمم را قاصر می‌بینم که بتواند صحبت‌هایم را با آن به روی کاغذ آورد ولی چه می‌شود کرد که باید چیزهایی را بنا بر دستور اسلام به روی کاغذ آورم.

چگونه می‌توانیم لطف خدا را که ما را جزء این رزمندگان خوب قرار داده، پاسخ گوییم؟ خدا را شکر می‌کنیم به خاطر این همه لطف و رحمتی که نسبت به ما روا داشته و خدا را با تمام وجودم شکرگذارم نسبت به این همه نعمت‌های بی‌شمار و شرمنده‌ام از آن که نمی‌توانم این همه لطف خدا را جبران کنم.

چند توصیه را بنا بر ضرورت بیان می‌کنم باشد که خداوند همه ما را بیامرزد؛ یکی اینکه مردم شهیدپرور هیچ وقت امام عزیز را تنها نگذارید و تا آخرین قطره خون خود او را یاری کنید و در جبهه‌ها حضور داشته باشید به هر نحو که می‌توانید و نکند بعدها پشیمان و خجل شوید زیرا در مقابل خدا و امام زمان هیچ جواب و دلیلی ندارید و حجت بر شما تمام است.

و از خواهران عزیز تقاضا دارم حجاب اسلامیشان را رعایت کنند و همچون حضرت زینب(س) عفت داشته باشند و باعث انحراف خود و دیگران نشوند و بدانید خدا ناظر تمام اعمال ماست و تمام اعمال ما حتی نفس کشیدن ما حساب دارد و همیشه خدا را به یاد داشته باشید.

از خداوند سبحان تقاضای عفو بخشش می‌کنم و امیدواریم تا خدا مرا نبخشیده، از دنیا مبرد و از خدا می‌خواهم لیاقت شهادت را به من بدهد و زندگیم را با شهادت پایان دهد. و دوست دارم مرا با لباس مقدس بسیج به خاک بسپارند و مرا یک بسیجی بدانند و بخوانند.

از برادر و خواهرانم که برای من زحمات فراوان کشیده‌اند، می‌خواهم مرا ببخشند که نتوانستم زحمات آنها را جبران کنم. از همگی عاجزانه طلب عفو و بخشش می‌کنم و می‌خواهم برای ما زیاد استغفار کنید و مرا فراموش نکنید و در شب‌های جمعه به یادم باشید و از خدا طلب مغفرت کنید.

و می‌خواهم که برای من گریه نکنید و اگر می‌خواستید گریه کنید برای امام حسین(ع) گریه کنید چون ما هر چه داریم از حسین(ع) است.

لازم به ذکر است؛ در محل برگزاری برنامه، نمایشگاهی از آثار به جا مانده و عکس‌های شهید محمد عراقچیان در معرض دید علاقمندان قرار گرفت و در پایان برنامه از چهار خواهر شهید تقدیر به عمل آمد و به دانشجویان و دانشگاهیان پیکسل عکس شهید و بروشوری حاوی بخشی از وصیت‌نامه شهید تقدیم شد. 

اخبار
گزارش تصویری طرح یادِ یار؛ گرامیداشت شهید دانشجو «محمد عراقچیان»
چهار شنبه, 23 آبان,1403
برگزارکننده: جهاددانشگاهی واحد همدان
شروع رویداد: 1403/7/21
پایان رویداد: 1403/8/21

QRCode رویداد
نظر شما در خصوص رویداد
چندرسانه ای
تماس با ما
ثبت نظر در خصوص رویداد
متن پیام
ثبت نظر
تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به معاونت فرهنگی جهاددانشگاهی می باشد و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.
Copyright ©2024 - All rights reserved.
آدرس آی پی: 3.143.214.226 سیستم عامل: Unknown مرورگر: Mozilla تاریخ مشاهده: پنجشنبه, 01 آذر,1403