یک مدرس دانشگاه در کارگاه صهیونیستشناسی «پرسش و پاسخ آزاد دانشجویی درباره مسئله فلسطین» ضمن بررسی وضعیت مرزبندیهای فلسطین و سرزمین اشغالی و مسائل حقوقی آن در سطح بینالملل، به سؤالات دانشجویان پاسخ داد.
حجتالاسلام والمسلمین سیدمجتبی حسینییمین، مدرس دانشگاه، ۲۱ آبانماه در کارگاه صهیونیستشناسی با عنوان «پرسش و پاسخ آزاد دانشجویی درباره مسئله فلسطین» که به همت معاونت فرهنگی جهاددانشگاهی همدان در دانشگاه آزاد اسلامی این استان برگزار شد، با اشاره به تاریخ ۱۰۰ سال گذشته در مورد فلسطین اظهار کرد: در سال ۱۹۱۷ بیانیهای از سوی وزیر خارجه وقت انگلستان در خلال جنگ جهانی اول صادر شد، این بیانیه به اسم بالفور معروف است، در این بیانیه اعلام شده که اگر یهودیان دنیا در جنگ جهانی اول ما(انگلیس) را کمک کنند ما نیز در تشکیل سرزمین واحد یهود در فلسطین تلاش میکنیم.
وی با بیان اینکه فلسطین بهعنوان سرزمین مقدس یهود شناخته میشد و همچنان میشود، افزود: یهودیان در اثنای جنگ جهانی اول کمکهای مالی فراوانی به انگلستان میکنند، بعد از این جنگ جامعه ملل(نسخه قدیمی سازمان ملل) در سال ۱۹۱۹ برای جلوگیری از جنگ جهانی دوم تشکیل میشود. از اینرو، نظامی شکل گرفت به نام نظام قیمومیت، کشورهایی که از نظام عثمانی قدیم پاشیده شده بودند از جمله سوریه، لبنان، اردن و فلسطین با برخی از کشورهای آفریقایی و آسیایی به سه دسته A و B و C تقسیم شدند، هر یک از کشورهای جهان اول توسعه این کشورها را به عهده گرفتند، قرار بر این بود که کشورهای گروه A خیلی زود به مرزهای دموکراسی و توسعه دست پیدا کنند، کشورهای B حداکثر تا ۱۰ سال و کشورهای C تا ۲۵ سال، فلسطین در این تقسیمبندی در دسته B قرار گرفت و انگلستان قیمومیت آن را بر عهده گرفت.
حسینییمین بیان کرد: از سال ۱۹۱۹ تا ۱۹۴۷ که پایان جنگ جهانی دوم بود، انگلستان طبق بیانیه بالفور یهودیان را از سراسر دنیا به فلسطین انتقال داد، از کشور ما ایران و حتی از همدان نیز تعدادی یهودی به فلسطین مهاجرت کردند و در آنجا ساکن شدند. پس از آن انگلستان به سازمان ملل اعلام کرد که نتوانسته قیمومیت فلسطین را انجام دهد و آن را به سازمان ملل واگذار میکند، در سال ۱۹۴۸ مجمع عمومی در سازمان ملل تشکیل شد و با دو سوم آرا کشور فلسطین رسماً به دو کشور فلسطین و اسرائیل تقسیم شد.
وی با اشاره به وضعیت مرزها در این تقسیمبندی که معروف به «مرزهای ۱۹۴۸» است، بیان کرد: در این تقسیمبندی ۵۳ درصد به اسرائیل و ۴۷ درصد به فلسطین اختصاص پیدا کرد. وضعیت این مرزبندی در دنیا پذیرفته شده است. از سال ۱۹۴۸ اسرائیل تشکیل دولت داد و حکومت خود را آغاز کرد، اما فلسطین این تقسیمبندی را نپذیرفت و دولت مستقلی تشکیل نداد. از آن زمان درگیری بین مردم فلسطین و رژیم اشغالگر وجود داشته تا جنگهای اعراب و اسرائیل در سال ۱۹۶۷، در این جنگها سوریه و مصر جنگی شش روزه با اسرائیل دارند و بعد از آن سازمان ملل آتشبس اعلام کرد و گفت باید به مرزهای قبل بازگردند؛ در طی این سالها با پیشروی که اشغالگران داشتند حدود ۸۰ درصد از سرزمین فلسطین به دست اسرائیل افتاد و تنها ۲۰ درصد در اختیار فلسطین است.
این مدرس دانشگاه با اشاره به مسئله حقوقی این تقسیمبندی مرزها اظهار کرد: آنچه که از لحاظ حقوقی در دنیا مطرح میشود، برگشت به مرزهای ۸۰ درصد و ۲۰ درصد بود، اما پس از آن اسرائیل دست از غصب برنداشت و در این ۲۰ درصد هم شهرکسازی کرد، بهطوری که این میزان زمینها امروز به ۹۲ درصد و ۸ درصد رسیده است. امروز تنها نوار غزه، کرانه باختری و قدس شرقی در دست شش میلیون ساکن فلسطینی است، در کل دنیا اگر از کلمه سرزمین اشغالی(همچون عسقلان) استفاده میشود آن ۱۲ درصد است نه ۴۷ درصدی که در سال ۱۹۴۸ تعیین شد.
حسینییمین با بیان اینکه جمهوری اسلامی موجودیت اسرائیل را بهعنوان یک کشور به رسمیت نشناخته است، توضیح داد: در حقوق بینالملل اگر حکومتی بخواهد شناسایی شود باید دارای چهار فاکتور باشد از جمله حکومت، حاکمیت(اعمال بالفعل حکومت)، سرزمین و جمعیت. اسرائیل حکومت، حاکمیت و جمعیت هم دارد به گفته خودشان ۱۶ میلیون نفر هستند که به نظر در واقعیت آمار کمتری است، اما آنها فاکتور سرزمین را برای به رسمیت شناختن ندارند.
وی ادامه داد: یهودیان قائل هستند که سرزمین فلسطین از آنِ آنهاست و دو دلیل در این زمینه ارائه میدهند که این سرزمین آبا و اجدادی ماست و دیگر اینکه ما این سرزمینها را خریداری کردهایم. در مورد ادعای اول باید گفت یهودیان از نسل حضرت یعقوب هستند که لقب این پیامبر اسرائیل است، ئیل به معنای خدا و اسراء به معنای بنده است؛ یعنی بنده خدا. به فرزندان حضرت یعقوب نیز بنیاسرائیل میگویند؛ حضرت یعقوب فرزند اسحاق و از نسل حضرت ابراهیم(ع) است.
این مدرس دانشگاه افزود: حضرت ابراهیم(ع) که جد اعلای بنیاسرائیل است اهل بابل است، بابل در عراق است یعنی سرزمین آبا و اجدادی این قوم عراق است، حضرت ابراهیم(ع) در فلسطین در اصل مهمان بود و به این سرزمین تبعید شده بود. اگر آنها میخواهند به سرزمین اجدادی خود بروند باید به عراق و بابل بروند که این حرف هم صحبت درستی نیست.
حسینییمین یادآور شد: ادعای دوم آنها خرید این سرزمین با پول است، با توجه به مقالات مختلف، این افراد به سه طریق سرزمینهای خود را بهدست آوردهاند؛ یهودیان ساکن خود فلسطین که قبل از ۱۹۱۹ در این سرزمین زندگی میکردند، دوم مقداری از این سرزمین را انگلستان براساس قیمومیتی که داشت به یهودیان بخشید، سومین مورد از طریق خرید زمین است، اما آنها از فلسطینیان نخریدند بلکه از عثمانیها(سوریها و مصریها) خریده بودند. بیشینه زمینی که آنها بهدست آوردند به میزان ۷ درصد کل فلسطین است. این ادعا به لحاظ مستندات موجود نیز حرف درستی نیست.
وی در پاسخ به سؤال یکی از دانشجویان مبنی بر اینکه چرا فلسطینیها به صدام علاقه دارند، توضیح داد: عکسی از صدام با اعضایی از فلسطین وجود دارد، باید گفت فلسطین همچون سایر کشورها افراد با علاقهمندیها و گرایشهای مختلفی دارد، اگر در کشوری حکومتی یکپارچه و مرکزی نباشد که قوانین و آییننامههای مشخصی داشته باشد هر کسی سلیقه شخصی خود را از نامگذاری معابر گرفته تا اجرای قوانین دخالت میدهد. لذا، در کشور فلسطین چون گروههای زیادی وجود دارد، افراد مختلفی دارد ضمن اینکه حزب بعث نیز نفوذ خود را داشت و در قسمتهای مختلف خاورمیانه برای خود تبلیغاتی داشته است.
حسینییمین با اشاره به سؤال یکی دیگر از دانشجویان مبنی بر اینکه دلیل حمایت ایران از فلسطین چیست؟ تصریح کرد: این حمایت سه دلیل دارد، اول بهدلیل اسلام و مسلمان بودن ماست که با اسرائیل مشکل داریم، ما در اسلام مرز جغرافیایی نداریم، در قرآن کریم نیز این موضوع در آیه ۱۰ سوره حجرات مطرح شده است «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَة»؛ براساس این آیه، اسلام مرز اعتقادی دارد.
وی ادامه داد: دلیل دوم اگر خود را بهعنوان ایرانی در نظر بگیریم براساس تئوری امنیت کشوری، امنیت منطقهای و امنیت جهانی از فلسطین حمایت میکنیم، در گذشته قائل بودند اگر مرزها امن باشد کشور هم در امنیت است، اما این تئوری در دنیا تغییر کرد و گفتند در صورتی که منطقه امن باشد کشور امن میشود و تئوری سوم را که همه دنیا فعلاً قبول نکردهاند این است که اگر کل دنیا امن باشد کشور ما هم در امنیت است، دکترین این تئوری را آمریکا پذیرفته که دنیا را دهکده میداند که بورس واردات و صادارات و... او در این ناامنی ضرر میکند. اینکه آمریکا در کل دنیا پایگاه نظامی دارد نشان از این است که از نگاه او دکترین امنیت، جهانی است. اینکه روسیه به اوکراین حمله کرد به خاطر هممرز بودن با روسیه بود، چراکه اوکراین عضو ناتو شده و این ناامن شدن روسیه بود.
این مدرس دانشگاه با طرح این سؤال که آیا اسرائیل بالقوه برای ایران تهدید نظامی محسوب میشود یا خیر؟ گفت: با یک تحلیل سطحی هم میتوان این موضوع را بررسی کرد، با توجه به پروتکل اسرائیل برای ارتقای سرزمینشان و تئوری «از نهر تا بحر» که به دنبال گرفتن زمینها از مدیترانه تا رود فرات هستند و آنرا سرزمین خود میدانند طرح پرچم صهیونیستها نیز بیانگر آن است وجود دارد، ایران نیز در این نقشه است و بهدنبال گرفتن ایران نیز هستند، لذا با این رویکرد اسرائیل دشمن ماست و ما از فلسطین حمایت میکنیم.
حسینییمین اشارهای به دیدگاه یهود در تلمود کرد و افزود: از زبان خود یهود انسانها را سه دسته میدانند؛ دسته اول یهود که نژاد برتر است، دسته دوم حیواناتی هستند، همانطور که به سگ خود غذا میدهید به این افراد هم غذا بدهید، دسته سوم حیواناتی هستند که با یهود مخالفند آنها را طوری بکشید که به ارزانترین روش باشد، اگر میتوانید با سنگ بکشید که شمشیر کند نشود.
وی به سومین دلیل حمایت از مردم فلسطین برگرفته از این شعر سعدی که «بنی آدم اعضای یک پیکرند که در آفرینش ز یک گوهرند» اشاره کرد و یادآور شد: دیدن جنایات رژیم صهیونیستی صدای همه دنیا را درآورده است و موج عظیمی از اعتراض به این کودککشی و نسلکشی ایجاد کرده است.
حسینی یمین در مورد سؤال دیگری مبنی بر اینکه این جنگ را فلسطین شروع کرد، گفت: ۱۵مهر طوفان الاقصی اتفاق افتاد نه ایران و نه حزبالله خبر نداشتند، اینکه چرا این اتفاق افتاده ریشه در تمام ظلمهای صورت گرفته دارد. زندگی فلسطینیان به گفته خود حامیان صهیونیستی مرگ تدریجی است، مردم فلسطین هر روز و هر ساعت مورد اذیت، مزاحمت، ظلم صهیونیستها قرار دارند، این جریان جیلالحاجز (بانوان بارداری که در پشت سیمخاردارها به خاطر زندانی بودن در غزه وضع حمل میکنند) نهایت ظلم است که افراد میتوانند در این زمینه مطالعهای داشته باشند تا به اصل قضیه و اوج فاجعه بودن آن پی ببرند. لذا، طوفان الاقصی آغاز حمله نبود بلکه دفاع و پاسخی در مقابل ظلمهای این رژیم جعلی بود.