Page 87 - Book Harf Bartar Koli
P. 87
ت) مصاحبهها 85
به نظرتان اوج فعالیتهای سازمان دانشجویان چه بود؟
جهاددانشگاهی شعاری داشت« :کاری که میکنیم باید خلاقانه و نوآورانه باشد و کاری باشد که
دیگران انجام نمیدهند ».زمانی که ما طرح «مهرباران» را در سال ۱۳۸۴شروع کردیم ،به مفهوم
واقعی کلمه هماندیشی و همنشینی گروههای حمایت از محرومان وجود نداشت .هستۀ اصلی فعالیت
بسیج سازندگی با طرح هجرت ۳در تابستان ۱۳۸5شکل گرفت .یعنی بعد از مهرباران ۱هرچقدر که
جلوتر رفتیم ،بسیج سازندگی با پشتیبانی لجستیک و پشتوانۀ معنوی که داشت ،سریعتر پیش رفت
تا اردیبهشت ۱۳۸۸که عمل ًا آخرین گردهمایی مهرباران برگزار شد .بعد از آن ،اگر «مهرباران» تداوم
پیدا کرد ،در ُبعد جشنواره و فرهنگسازی بود .در دورههای اخیر هم کارهایی در زمینۀ محرومان با
برند «مهرباران» انجام شد؛ آن زمان ،بحث ما این بود که کسانی که در زمینۀ حمایت از محرومان
فعالیت میکنند ،باید با هم هماندیشی و همکاری داشته باشند و از موازیکاری پرهیز کنند .گروهی
تیم اردوی جهادی بودند ،گروهی خیریۀ دانشجویان بودند ،یک بخش گروههای خیریۀ هلال احمر
بودند .در کل کشور ۳7 ،گروه در زمستان ۱۳۸۴پیدا کردیم .یکی از اقدامات خوب در آن زمان تأکید
روی مستندسازی بود ،چه مستندساز ِی تصویری چه مستندساز ِی مکتوب .یعنی فیلم همۀ دورههای
برگزارشده وجود دارد .تمام کلاسها و دورهها ضبط و ثبت شده و بهصورتِ کتاب و مجلد درآمده
است .به نظرم اوج فعالیت و نقطۀ قوت سازمان اینها بود.
البته علاوه بر اینها ،اتفاقات ریز و درشت دیگری هم بود که هرکدام بهمثابۀ پازلی بود که مجموع
این فعالیتها در کنار هم ،سازمان را شکل و معنا میداد .فرض ًا طرح «حمایت از محرومان» صرف ًا
گردهمایی «مهرباران» نبود ،بلکه نشریۀ وارثین هم در کنارش بود یا اردوهای تخصصی برای
محرومیتزدایی و اقداماتی که در کنارش انجام گرفت .برای برگزاری جشنوارة آن نیز بخشهای
مختلف مستندسازی ،جلسات هفتگی ارتباط با گروههای خیریه و ...همگی ضبط و در قالب
صورتجلسه مستند و ارائه شد.
زمانی رفتیم پیش آقای دکتر منتظری و گفتیم دیگر ایدة جدیدی برای ارائه و اجرا نداریم ،چه
کنیم؟ گفت من در شهر گلاسکو که بودم ،دیدم طرحی در دانشگاه اجرا میشود که به نظر طرح
خوبی است .بروید تحقیق کنید دقیق ًا چیست؟ دوستان تحقیق کردند و متوجه شدند برنامهای به نام
debateوجود دارد ،سپس ترجمهاش کردند و برایش برنامه و شیوهنامه تهیه کردند .این کار حدود
یک سال طول کشید تا به شکل مناظره رسید و تبدیل به یک الگو شد .الگویی که برای دانشجویان
جذاب بود ،ضمن آنکه آنان را به سمتی سوق داد که هم برای آیندة خودشان مفید بود و هم برای
آیندة کشور .البته ما طرحها و ایدههای زیادی هم داشتیم که انجام نشد! هر زمان که بودجه و اعتبار
لازم فراهم میشد ،یکی از آنها را عملیاتی میکردیم یا زمانی که یک سازمان نسبت به یک ایده و