Page 90 - Book Harf Bartar Koli
P. 90
حرفِ برتر؛ روایتی از ربع قرن فعالیتهای سازمان دانشجویان ایران 88
این مرکز ایسیدو مربوط به سازمان دانشجویان هست؟
دقیق نمیدانم منحل شده یا اینکه با سازمان ادغام شده است؟! در زمینۀ علوم مختلف میتوان تعداد
بیشماری مسابقه طراحی کرد .چه بینرشتهای و چه مختص رشتهها .البته انجمن ملی نخبگان آمد
و این خلأ را پر کرد .جمعیت هلال احمر که بودیم ،بخشی درگیر طراحی و برگزاری مسابقههای
نوین برای جوانان و نوجوانان بود .برای گروه سنی نوجوان که تازه به سن بلوغ رسیدهاند و به دنبال
هویت و معرفی خود هستند .این گروه دنبال کسب افتخار و سربلندی برای خودشان و خانوادهشان
و یا کشور هستند و اگر به آنها توجه نشود ،از روشهای نادرست برای جلب توجه استفاده میکنند.
اگر میبینیم مظاهر خودنمایی نادرست زیاد شده است؛ یعنی این که مظهر خودنماییِ صحیح کم
بوده یا دشوار بوده که فرد مجبور شده است تا از طریق مظاهر خودنمایی نادرست خودش را نشان
دهد .این خیلی مهم است.
یکی از نقاط قوت دکتر منتظری در جهاددانشگاهی به نظرم این بود که جوانها را دید و به آنها
توجه کرد .همان اتفاقی که در جنگ افتاد .اکثر فرماندههان ما در جنگ جوانان بیستوچندساله
بودند .در مقابل فرماندهان ارتش عراق چه کسانی بودند؟! قصد مقایسه تکنیکی و یا نقد این دو را
ندارم .اما عرض بنده این است که بالاخره اینها جنگ را اداره کردند .اگر الان فردی چهل سال و
اندی سن داشته باشد و بخواهند مدیریت جایی را به او بسپارند ،اکراه دارند! و میگویند هنوز جوان
است! این خیلی مهم است که به جوانان اعتماد کنیم .مدیر بالادستی باید به جوان اعتماد کرده و او
را حمایت کند .حتی ممکن است جوان اشتباه کند و مدیر بالادستی متحمل هزینه شود .باید با ایجاد
یک فضای امن به جوانان فرصت داد تا فعالیت کنند .به نظرم قدرت ریسکپذیری جهاددانشگاهی
برای حمایت از جوانان بهویژه در حوزة اجتماعی کم شده است و دیگر آن حمایتهای قبلی نیست.
شاید در سطح سازمان دانشجویان هنوز این وضعیت حاکم باشد ،ولی قطعاً در سطح کلان این وضعیت
وجود ندارد .شاید هم دلایلی برای این تغییر رویکرد دارند .مثلاً اولویت بیشتر با پژوهش و علم و
فنّاوری است و هزینهدادن برای اشتباهات یک جوان دانشجو شاید تبعات بدی داشته باشد و سازمان
را درگیر مسائل حاشیهای و سیاسی میکند .این نظر و رویکرد هم قاب ِلاحترام است .در واقع ،دکترینی
در جهاددانشگاهی هست و مدیرانی که بهعنوان تصمیمگیر نظرات متفاوتی دارند و به فکر آیندة
جهاد هستند ،اینگونه میاندیشند .ولی باید عرض کنم ما و امثال ما در دکترینی پرورش یافتیم که
بر این عقیده بود که باید به جوانها اعتماد کرد .جوانها با ابزار فرهنگ و در بستر فرهنگ وارد جهاد
شوند و فعالیت اجتماعی انجام دهند و هرکدام وارد عرصهای شوند ،پزشکی ،علوم انسانی ،فنی و...