Page 108 - Book Harf Bartar Koli
P. 108

‫حر ِف برتر؛ روایتی از ربع قرن فعالیتهای سازمان دانشجویان ایران‬  ‫‪106‬‬

                                                                   ‫قبل انتخابات بود یا بعد از آن؟‬

‫قبل انتخابات‪ ،‬برخی میگفتند چرا به بدو ِن دستبندها اجازة ورود به سازمان میدهید؟! یا مثل ًا‬
‫چالش دیگرمان این بود که برنامه برگزار کنیم یا خیر؟! چون فضا خیلی متشنج بود‪ .‬همۀ اینها‬
‫حاشیههای جدی بعد از اتفاقات سال ‪ ۱۳۸۸‬بود و دانشجوها به دو گروه تقسیم شده بودند و همدیگر‬
‫را متهم میکردند و در آن برهه انجام فعالیت دانشجویی خیلی سخت بود‪ .‬من از خاطرم نمیرود‬
‫برنامهای که در جیرفت برگزار کردیم‪ ،‬خیلی برنامۀ سختی بود‪ .‬اشکمان درآمد! بعد از آن برنامۀ‬
‫محی ِطزیست را اجرا کردیم‪ .‬کلاً برنامۀ محیطِزیست آن سال خیلی متشنج بود و شرایط طوری بود‬
‫که پتانسیل آن را داشت که فضا را ملتهب کند‪ .‬مدیریت آن خیلی سخت و استرسزا و اضطرابآور‬
‫شده بود‪ .‬علیرغم همۀ این شرایط‪ ،‬یک چیز جالب اینکه ما در طراحی ِالمانها (نمادها) حتی از یک‬
‫نقطۀ سبز هم استفاده نکردیم و تصاویرش موجود است‪ .‬نوار زرد و مشکی نصب کردیم با روبانهای‬
‫«علامت خطر» و «ورود به منطقه ممنوع» و کار زیادی هم نمیشد کرد‪ ،‬چون نما ِد محیطِزیست و‬
‫خو ِد محیطِزیست سبز بود! سعی میکردیم در دعوت از افراد خیلی محتاط عمل کنیم‪ .‬نهایت ًا بدون‬
‫حاشیه و به سلامت برگزار شد‪ ،‬ولی خودمان آسیب دیدیم و فشار و استرس زیادی را تحمل کردیم‪.‬‬

‫از وقتیکه در اختیارمان قرار دادید‪ ،‬متشکرم‪.‬‬
   103   104   105   106   107   108   109   110   111   112   113