Page 105 - Book Harf Bartar Koli
P. 105
ت) مصاحبهها 103
دیگر بودند و واقعاً این برای پیشبرد اهداف و برنامههای سازمان بسیار حائز اهمیت و کمکحال بودند.
ولی هنوز بزرگترین ضعف در دورة کاظمی چه بود؟ اینکه واحدهای استانی مطابق چارتی که برای
آنها پیشبینی ،طراحی و تدوین شده بود ،همانند دفتر مرکزی سازمان دانشجویان فعال نبودند و
این فرهنگ و فضای جهادی که در سازمان دانشجویان در تهران حاکم بود ،در استانها چندان حاکم
نشده بود ،بهجز یکی دو واحد مثل خراسان ،فلذا آقای کاظمی برای اینکه واحدها را فعال و درگیر
برنامهها کند ،برنامهها و طرحهای سازمان را پیاپی اجرا کرد و از واحدها هم خواست که درگیر اجرای
برنامهها شوند و این به نظرم فتح الفتوح آقای کاظمی به شمار میآید.
نقطه ضعف دکتر فاتح این بود که میتوانست با همان امکاناتی که از قبل طراحی و پیشبینی
کرده بود ،کار خیلی بزرگی انجام دهد و شبکۀ جذب نیروی انسانی قوی طراحی کرده و سازمان
دانشجویان را به هلدینگ فرهنگی تبدیل کند .اِشکال و ضعف دکتر حبیبی چه بود؟ ما صرف ًا کار
ستادی میکردیم .یعنی ما کار اجرایی انجام نمیدادیم و کار ستادی ما با واحدهای استانی مرتبط
نبود .فرضاً دکتر حبیبی مستقیم ًا با رئیس دانشگاه یزد مکاتبه میکرد و جهاددانشگاهی واحد یزد
هیچ اطلاع و ارتباطی با این موضوع نداشت! البته این هم به نوعی نقطه ضعف بود و هم نقطۀ قدرت.
چون این روند باعث میشد که رئیس سازمان با رؤسای دانشگاهها ارتباط نزدیکتری پیدا کند .نقطۀ
قوت آقای بابائی هم این بود که علیرغم اینکه مدت کمی رئیس سازمان بود ،ولی همۀ برنامههای
سازمان شورا داشت و هیچ برنامهای بدون شورای دانشجویی وجود نداشت.
اعضای شورای دانشجویی چه کسانی بودند؟
فرض ًا میخواستیم در حوزة حقوق یک برنامه برگزار کنیم .جستوجو میکردیم فرض ًا آقای فلانی در
شیراز خیلی معروف بود ،ایشان را دعوت میکردیم .بعد در ادامۀ کار متوجه میشدیم که فلانی در تبریز
هم خیلی معروف هست ،او را هم دعوت میکردیم و تعدادی از دانشجویان تهرانی را که در زمینۀ
موردنظر فعال بودند ،هم به جمع اضافه میکردیم .اینها میشدند اعضای شورای دانشجویی آن برنامه
و آنها (شورای دانشجویی) تصمیم میگرفتند که برنامه با چه شکلی ،با چه محتوایی ،چه زمانی و به
چه شیوهای اجرا شود؟! نتیجهاش؟ این بود که هیچکدام از برنامههای ما با ایام امتحانات دانشجویان
تداخل نداشت و با کمترین ایراد و ِاشکال و انتقا ِد دانشجویی روبهرو میشد.
