Page 64 - Book Harf Bartar Koli
P. 64
حرفِ برتر؛ روایتی از ربع قرن فعالیتهای سازمان دانشجویان ایران 62
باید بازگشایی میشد و جهاددانشگاهی در آن مقطع نقش بسیار تعیینکنندهای داشت .پس از آن،
بهتدریج که مدیریت دانشگاهها از سوی وزارت علوم و وزارت بهداشت استقرار پیدا کرد مسئولیتها
و فعالیتهای مدیریتی جهاددانشگاهی تقریباً کاهش یافت و طبیعت ًا جهاددانشگاهی عمدة
فعالیتهایش را بر تحقیقات ،پژوهش و ف ّناوری متمرکز کرد و بخش دیگری از فعالیتهایش را نیز به
فعالیتهای فرهنگی داخل دانشگاهها اختصاص داد.
میتوان به جرئت و قاطعیت گفت که فاصلۀ سالهای ۱۳۶۴تا پایان سال ۱۳7۰یک دورة خاص
برای فعالیتهای فرهنگی در دانشگاهها برای دانشجویان توسط جهاددانشگاهی بود و عمدة این
فعالیتها توسط خود دانشجویان طراحی ،مدیریت و اجرا میشد.
از اواخر سال ۱۳7۰که زمزمههای تغییر در رویکرد جهاددانشگاهی و حضور در دانشگاهها به
گوش رسید ،متأسفانه جهاددانشگاهی را در یک تنگنای بسیار شدیدی قرار دادند و در این دوره
که حدود پنج یا شش سال طول کشید ،عملاً جهاددانشگاهی را در حوزة فعالیتهای فرهنگی هر
روز بیشتر از گذشته محدود کردند و بالطبع ،حضور جهاددانشگاهی نیز در دانشگاهها کمرنگتر
شد .حتی مصوبهای تنظیم شد که محل استقرار جهاددانشگاهی را در بیرون از محیط دانشگاه
تعیین کرد و این یعنی مرگ جهاددانشگاهی و علیرغم همه تلاشهایی که اعضای جهاددانشگاهی،
از رئیس گرفته تا بقیه اعضا داشتند ،ظاهراً تصمیم گرفته شده بود که این نهاد را دچار یک نوع
مرگ تدریجی کنند؛ وقتی جهاددانشگاهی را از دانشگاهها بیرون کنید ،دیگر لازم نیست کار زیادی
انجام بدهید ،خودش بهتدریج خواهد مرد؛ لذا وقتی که مسئولیت جهاددانشگاهی به من سپرده
شد ،خوشبختانه مصادف بود با تغییر رویکرد سیاسی و اجتماعی در جامعه و معلوم شد که در این
سالها نهتنها جهاددانشگاهی ،بلکه بهجرئت میتوان گفت گفتمان انقلاب اسلامی هم آسیب دیده
بود و چون به نظر میرسید قرار است یک تغییر در فضای جامعه رخ دهد ،ما هم از فرصت استفاده
کردیم و با پشتوانۀ سالها فعالیت فرهنگی ،تحقیقاتی و اجتماعی اعضای جهاددانشگاهی در طول
سالهای گذشته بهخصوص فعالیتهای حوزة دفاع مقدس ،اولین کاری که انجام دادیم این بود که
مصوبۀ خروج جهاددانشگاهی از دانشگاهها را لغو کردیم و دوباره به خانۀ خود برگشتیم .این اتفاق
بسیار مهمی برای جهاددانشگاهی بود.
نکتۀ مهمی که در اینجا مطرح است ،این است که ما برای چه چیزی به دانشگاهها برگشته بودیم؟
برای اینکه حیات مجدد پیدا کنیم و با دانشگاهها و یکی از ارکان دانشگاه یعنی دانشجویان ارتباط
پیدا کنیم .نکتۀ جالب این است که ما در طول سالهایی که در جهاددانشگاهی بودیم ،همیشه با
مسئولان تراز اول کشور در ارتباط بودیم و اصول ًا مشروعیت ما از شورای عالی انقلاب فرهنگی بود و
در رأس شورای عالی انقلاب فرهنگی ،رئیسجمهور بود و ما طبیعتاً ارتباط زیاد و خوبی در طول سال