Page 69 - Book Harf Bartar Koli
P. 69
ت) مصاحبهها 67
که در حیطۀ مأموریتهای سازمان هم هست« ،طرح ایران ،مرز پرگهر» بود .این نیز از طرحهای
بسیار خوبی است که جوانان ما باید بدانند در این کشور چه پیشرفتهایی حاصل شده است .البته
شرایط جدید (بروز کرونا) این فعالیت را محدود کرد .جوانهای ما در مقابل این هجمۀ رسانهای که
علیه انقلاب است ،چه کاری باید انجام دهند؟ متأسفانه ما آنقدر قدرت رسانهای نداریم و امکاناتش
را هم نداریم ،ولی میتوانیم این پیشرفتها و دستاوردهای بزرگی را که انقلاب در جایجای این
کشور پهناور اسلامی داشته است ،در مقابل چشمان جوانان این کشور قرار دهیم که اینقدر از آیندة
خودشان ناامید ،سرخورده و افسرده نباشند .این هم یکی از آن کارهای بزرگی است که به نظر من
بسیار ارزشمند بوده و باید ادامه پیدا کند .منتها در چهارچوبهای صحیح که خدای نکرده از دل آن
مشکلاتی درست نشود ،مثل اختلاط دختر و پسر و مسائلی شبیه اینها که با نظارت و دقت و با
برنامهریزی صحیح انجام شود.
ما نباید به دانشجوها فشار بیاوریم ،بلکه باید به خودمان فشار بیاوریم .مجریان و مدیران باید به
خودشان فشار بیاورند .باید فعالیت شبانهروزی داشته باشند تا یک برنامۀ صحیح و خوب اجرا شود.
درصورتیکه مدیران ما صبح تا شب میخوابند و فشارشان را به مخاطبان میآورند که برنامه درست
اجرا شود .این باید برعکس باشد! و لذا بنده بهعنوان یک برادر به شما عرض میکنم که گاهی اوقات
برای اجرای برنامههای فرهنگی ،زبانم از استرس و فشاری که بود ،سیاه میشد .به خودمان فشار و
استرس وارد میکردیم ،ولی اجازه نمیدادیم که آب در دل جوان تکان بخورد .وقتی به خودمان فشار
میآوردیم ،جلوی آن مواردی را که ممکن بود به برنامه آسیب برساند ،میگرفتیم .ولی اینها بینش
میخواهد ،وقت میخواهد .وقتی مدیر خودش میرود دنبال تفریح و بعد میگوید چرا برنامه خراب
شده است؟! معلوم است که خراب میشود .من همیشه با افتخار گفتم؛ شما ببینید ما چهلواندی
سال است که در جهاددانشگاهی هستیم و من هنوز در برنامۀ رسمی جهاد وقتی در برنامهای میآیند
بالای صحنه من هنوز هم وظیفه خودم میدانم که منظم باشد .هنوز هم وظیفه خودم میدانم اگر
جلسهای به نام جهاددانشگاهی تشکیل شد و َده نفر هم در آن جلسه شرکت کردند ،از مخاطبان
میخواهم که همگی بیایند جلوی سالن بنشینند تا فضای جلسه شکل بدی نداشته باشد و یک نظمی
به خودش بگیرد .این کارها به آدم فشار میآورد ،البته عدهای هم بیخیال و آسودهخاطر هستند و
این مسائل برایشان چندان مهم نیست .بعد هم میگوید چرا برنامه ،بینظم است؟! برای اینکه شما
خودت بینظمی و توجه نمیکنی! این مثال ساده و پیشپاافتادهای است .من بیشتر به مسائل
محتوایی و مهمتر که ممکن است اتفاق بیفتد ،تأکید دارم.