Page 102 - Book Harf Bartar Koli
P. 102

‫حر ِف برتر؛ روایتی از ربع قرن فعالیتهای سازمان دانشجویان ایران‬  ‫‪100‬‬

‫حاکم شد‪ .‬ایشان اجراها را به عهده گرفت‪ .‬برای همین یک برنامه برای سعدی برگزار شد یک برنامه‬
‫هم برای فردوسی‪ .‬تالار فردوسی دانشگاه تهران ظرفیتی حدود هشتصد نفر را دارد‪ ،‬درصورتیکه‬
‫تقریب ًا هزار نفر شرکت کردند برای برنامۀ فردوسی و شهرام ناظری و علیرضا قربانی برای برنامۀ سعدی‬
‫(بزرگداشت سعدی) دعوت شدند‪ .‬ناگهان جنس برنامهها فاخر شد‪ ،‬ولی فضای دانشجویی کمرنگ‬
‫شد و بیشتر سازمانی شد‪ .‬سال ‪ ۱۳9۳‬آقای فریدزاده رفت و آقای کاظمی آمد‪ .‬زمانی که ایشان آمد‪،‬‬
‫اتفاقات بزرگی در سازمان دانشجویان رخ داد‪ .‬یکی اینکه حافظۀ تاریخی سازمان از بین رفته بود! و‬

                                     ‫آقای کاظمی تلاش کرد آن حافظه را به سازمان برگرداند‪.‬‬

                                                                                        ‫چطوری؟‬

‫مثلاً من از برنامهها عکس داشتم‪ ،‬عکسها را از من گرفت یا مثل ًا فایل طرحها و پروپوزالها را از افراد‬
                                                            ‫دیگر گرفت و مستندسازی کرد‪.‬‬

                                                            ‫خودشان از چه زمانی سازمان بودند؟‬

‫آقای کاظمی از مهرباران ‪ 2‬سازمان بودند‪ .‬مهرباران ‪ 2‬آقای حبیبی رئیس بود‪ ،‬مهرباران ‪ ۳‬آقای بابائی‬
‫رئیس بود و مهرباران ‪ ۴‬من رئیس بودم‪ .‬بعد از مهرباران ‪ 2‬دیگر ما جهادی عمل میکردیم‪ .‬کلاً من‬
‫و آقای بابائی برنامهها را در شهرهای دیگر برگزار میکردیم‪ .‬مهرباران ‪ ۳‬مشهد برگزار شد‪ .‬مهرباران‬
‫‪ ۴‬جیرفت برگزار شد و کل شهر در خدمت ما بود با ‪ ۱2۳‬مهمان که این تعداد نفرات از جیرفت به‬
‫جنوب کرمان اعزام شدند به این دلیل که بررسی کنند تا بتوانند اردوهای تابستانی را در کرمان‬
‫برگزار کنند‪ .‬این اتفاق مهمی بود‪ .‬ما با آقای بابائی برنامههای زیادی داشتیم‪ .‬اگر بنا بر این بود که‬
‫بمانیم‪ ،‬گام بعدی ما سیستان و بلوچستان بود‪ .‬حتی یک اردو هم آنجا رفتیم‪ ،‬ببینیم که دقیقاً چه‬
‫چیزی نیاز دارد هم در جنوب و هم در غرب استان‪ .‬آن هم جزو کارهایی بود که اگر ادامه پیدا میکرد‬
‫به نتایج خوبی میرسید‪ .‬این سبک که ما نمایندههای گروههای جهادی را دعوت میکردیم به‬
‫سیستان و بلوچستان‪ ،‬جنوب کرمان و چهارمحال و بختیاری و ‪ ...‬و این باعث شد که این افراد الآن‬
‫رابط پیدا کردند در آن استانها و این باعث تقویت و پوشش گستردهتر کار ما میشد‪ .‬اتفاق دیگری‬
‫که رخ داد‪ ،‬این بود که سازمان دانشجویان در سیاستگذاریهای استانداریها دیده میشد؛ یعنی‬
‫استاندارها خیلی تلاش میکردند این اردو را داخل منطقهشان اجرا کنند و ما میتوانستیم به این‬
‫بهانه از آنها اعتبار‪ ،‬بودجه و ‪ ...‬بگیریم! ایدة دیگری که در ذهنمان بود‪ ،‬ولی موفق به اجرا نشدیم‪،‬‬
   97   98   99   100   101   102   103   104   105   106   107